یکی از وجوه اعجاز قرآن تحدی است. یعنی مبارزه طلبی است. یعنی این اگر در حقانیت قرآن شک دارید سوره ای مثل سوره های قرآن بیاورید .
یکی از کسانی که به مبارزه قرآن رفته شخصی است به نام مسلیمه کذاب که سعی کرد سوره ای همانند سوره های قرآن بیاورد.
سوره او این بود:
انا اعطیناک الجماهر، فصل لربک و هاجر و انّ مبغضک رجلٌ کافر
برای پاسخ به این مبارزه با قرآن به چند نکته توجه کنید:
وقتی به کسی گفته میشود کتابی مثل کتاب شهید مطهری بنویس منظور این نیست که دقیقا کتابی به تعداد فصل ها و به سبک نویسندگی ایشان بنویسی بلکه در این گونه موارد منظور این است که کتابی به دقت کتاب های ایشان و به مفیدی و و راه گشایی کتاب های ایشان بنویس.
در بحث تحدی هم وقتی گفته میشود مثل قرآن یا سوره ای مثل سوره های قرآن بیاورید منظور این نیست که حتما با همان اسلوب وهمان ادبیات باشد بلکه آنچه مهم است فصاحت وبلاغت یعنی شیوایی و رسایی کلام است واین که همانند قرآن راه سعادت را نشان دهد و حاوی نکات عمیق علمی وانسان شناسی و جامعه شناسی و حقوقی و ...باشد.
پس حداقل دو ملاک برای همانندی با قرآن لازم است
1) از نظر فصاحت وبلاغت در حد قرآن باشد
2) ازنظر محتوا هم در حد قرآن باشد
مثلا سعدی گفته
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به در آورد روزگار دگرعضو ها را نماند قرار
حال اگر کسی بیاید و اشعار زیر را بخواند:
بنی آدم افراد یک ملتند که در آفرینش زیک علتند
چو چشمت بدرد آورد روزگار برو دکتر حاذقی را بیار
بعد بگوید من هم شاعری هستم مثل سعدی
قطعا خود شما از او نخواهی پذیرفت و خواهی گفت توفقط یک تقلید بی مایه کرده ای و حرف او برای شما صرفا یک طنز خواهد بود.
در مورد قرآن همینطور است وقتی کسی آمده واز سبک قرآن تبعیت کرده بدون این که خود هیچ خلاقیتی داشته باشد تازه سطح زیبایی کلام را هم به شدت تقلیل داده و دیگر از آن معانی عمیق و متعالی خبری نیست چگونه میتوان آن را همانند آوری دانست.اصلا خود تقلید از سبک قرآندر این سوره تقلبی اعلام عجز نویسنده آن است واگر خود خلاقیتی در این حد داشت باید سبکی به زیبایی قرآن ابداع میکرد.
این جملات علاوه بر این که کاملا از روی سوره کوثر کپی بردای شده از لحاظ محتوایی واقعا هیچ سخن تازه و مهمی در برندارد واساسا معنی خاصی هم ندارد در حالی که سوره کوثر را اگر با توجه به شان نزول آن مطالعه کنید خواهید دید که چه معانی بلندی را در بر دارد. ودر پاسخ به کسانی که پیامبر ص را ابتر(بی دنباله به معنای نداشتن فرزند پسر) می نامیدند چگونه پاسخ دندان شکن داده و می فرماید
إنا أعطینک الکوثر / ما به تو کوثر (خیر و برکت فراوان) عطا کردیم
فصل لربک و انحر / اکنون که چنین است براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن
إن شانئک هو الا بتر / مسلماً دشمن تو ابتر و بلا عقب است
ویکی از اعجازهای این سوره این است که خبر میدهد از این که در آینده هیچ نشانی از نسل کسانی که تو را دشمنی کردند یافت نخواهد شد و در تاریخ هیچ نشانی از آن طایفه باقی نماند در حالی که فرزندان حضرت رسول به عنوان سادات در همه دنیا پراکنده شده اند ومشخص هستند.
علی حسنوند
منبع:http://shia-patogh.blogfa.com/post/368