من عمل فی بدعة خلاه الشیطان والعبادة وألقی علیه الخشوع والبکاء.
هر کس عملش بر اساس بدعت باشد شیطان مانع عبادت او نشده، او را به خشوع و گریه وا میدارد.
بحار الانوار، ۶۹ / ۲۱۶
با این حیله شیطان از سویی باعث عجب و خود برتر بینی شده او را بیشتر گمراه میکند و راه بازگشتش را سخت تر میکند واز سویی عده دیگری با دیدن احوال وحالات وگریه هایش به سویش جذب شده و او را انسانی خدایی می پندارند و گمراه می شوند
براساس این حدیث هرگز خضوع و خشوع و عبادت و اشک و آه و گریه و… دلیل بر حقانیت کسی نیست . به هر کسی که ظاهرا حال معنوی خوبی دارد نمیتوان اعتماد کرد.کاهای خاص و ویژه وعجیب دلیل بر حقانیت هیچ کس نیست. هرکس حرفها وادعاهای عجیب داشته باشد لزوما بر حق نیست, هرکس اشک وسوز وآه زیاد داشته باشد لزوما بر حق نیست.بلکه ملاک مطابقت عقاید با قرآن وعمل بر اساس سیره و روش پیامبر واهل بیت است . این حضرات با وجود علم غیب و توانایی های خارق العاده هیچ گاه سعی نداشتند از این علم وتوانایی ها استفاده کنند بلکه تا حد ممکن مردم را باعقل واندیشه دعوت میکردندو مردم را صرفا به همان دستورات ساده دین دعوت میکردند .
عجیب تر وپیجیده تر اینجاست که برخی افراد که فریب شیطان را میخورند خودشان هم متوجه نیستند که گمراه شده اند وحتی شیاطین به آنها الهام میکنندوآنها این الهام را از سوی خدا میدانند. واین خود باعث میشود که ما دقت بیشتری در مواجهه با افراد داشته باشیم.امام باقر علیه السلام می فرمایند: لیس من یوم ولا لیلة إلا وجمیع الجن والشیطان تزور أئمة الضلال… فأتوه بالافک والکذب حتی یصبح فیقول: رأیت کذا وکذا. بحار الانوار، ۲۵ / ۸۲؛ ۶۰ / ۱۸۴، از کافی.
هیچ شب و روزی نیست مگر اینکه تمامی جنیان و شیاطین، امامان گمراهی و ضلالت را دیدار کرده… برای ایشان سخنان ناروا و دروغ میآورند. لذا آن امام ضلالت هر روز میگوید که چنین و چنان شهود کرده ام
إن رسول اللّه صلی اللّه علیه وآله قال: إن إبلیس اتخذ عرشا فی ما بین السماء والارض، واتخذ زبانیة بعدد الملائکة. فإذا دعا رجلا فأجابه وطئ عقبه وتخطت إلیه الاقدام ترائی له إبلیس ورفع إلیه. (اختیار معرفة الرجال، ۳۰۳، بحار الانوار، ۲۵ / ۲۸۲).