پاتوق بچه شیعه ها 2

صفای قدم بر وبچه های شیعه

پاتوق بچه شیعه ها 2

صفای قدم بر وبچه های شیعه

باید ازخودتان شروع کنید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندها

۳۲ مطلب با موضوع «دست نوشته ها» ثبت شده است

۱۰
شهریور

بسم الله الرحمن الرحیم

رشته ام گم شده است

همه جا را گشتم

حین ان قلت درس

در تکاپوی بحث

هیچ جا نیست که نیست

فاضلی می گوید:« فقه پرچم دار است

مجتهد باید شد

بعد از آن، هر علمی

مرکبی رهوار است.»

دیگری می گوید:«فلسفه باید خواند

علم عقلی امروز، گویشی پربار است

گرمی بازار است.»

آن یکی می گوید:«علم تفسیر، اساس کار است.»

دغدغه در همه جا بسیار است!

در دلم می گویم:« علم، تولید همی خواهم کرد

معرفت، نشر همی خواهم داد

پسر تزریقی همسایه

مشورت خواهم داد

شبهه های مدفون در اذهان

همه را خواهم شست

باکتری های فساد ایمان

همه را خواهم کشت!»

چه کنم اما من، رشته ام گم شده است

همه جا را گشتم

مرکز مشاوره

بولتن موسسه

هیچ جا نیست که نیست!

در صفوف شهریه، دوستی با لبخند

زیر لب می گوید: « رشته تخصصی سیری چند؟

عمر من روحش شاد!

همه اش مشغله بود

گرچه بین نظرات

اندکی فاصله بود

گل عمرم اما

حد این فاصله بود

ذوق من روحش شاد!

ذوق سرشاری بود

مرغ جوالی بود

لیک از حیرانی

بغض کرد و پژمرد.»

اردیبهشت هشتاد وهفت

  • علی حسنوند
۱۰
شهریور

بسم الله الرحمن الرحیم

رشته ام گم شده است

همه جا را گشتم

حین ان قلت درس

در تکاپوی بحث

هیچ جا نیست که نیست

فاضلی می گوید:« فقه پرچم دار است

مجتهد باید شد

بعد از آن، هر علمی

مرکبی رهوار است.»

دیگری می گوید:«فلسفه باید خواند

علم عقلی امروز، گویشی پربار است

گرمی بازار است.»

آن یکی می گوید:«علم تفسیر، اساس کار است.»

دغدغه در همه جا بسیار است!

در دلم می گویم:« علم، تولید همی خواهم کرد

معرفت، نشر همی خواهم داد

پسر تزریقی همسایه

مشورت خواهم داد

شبهه های مدفون در اذهان

همه را خواهم شست

باکتری های فساد ایمان

همه را خواهم کشت!»

چه کنم اما من، رشته ام گم شده است

همه جا را گشتم

مرکز مشاوره

بولتن موسسه

هیچ جا نیست که نیست!

در صفوف شهریه، دوستی با لبخند

زیر لب می گوید: « رشته تخصصی سیری چند؟

عمر من روحش شاد!

همه اش مشغله بود

گرچه بین نظرات

اندکی فاصله بود

گل عمرم اما

حد این فاصله بود

ذوق من روحش شاد!

ذوق سرشاری بود

مرغ جوالی بود

لیک از حیرانی

بغض کرد و پژمرد.»

اردیبهشت هشتاد وهفت

  • علی حسنوند