ایران شیعی

چون که ما تاریخ مان پر بار گشت

هستی و فرهنگمان دَرّ  بارگشت

چون یلان کشورم شیعی شدند

دشمنانم عبدود، ریگی شدند

کاوه و آرش چو عبّاسی شدند

دشمن ایران زمین عاصی شدند

کورش ار یاد خدا بر جان داشت

همچو حیدر بر عدالت خوان داشت

آتش عشق خدا،  آتشکده

جدّ ما و عشق حق در میکده

عشق او افروخت جان و پیکرم

همچو رستم بود عشق حیدرم

رستم و سهراب ما، کی گم شود؟

عشق فردوسی؛ علی، کی گم شود؟

گر کنون رستم دگر بار آیدت

مر تو را سوی حسین می خواندت

چون حسینی عزت و حیدر شعار

دشمن ما بر سر نی بر گمار

گر کنون عشقت به ایران منجلی است

راه حفظش در سرای همدلی است

گر که ایران شیعه شد ،نی در حجاز

رمز آن در همدلی بنمای ساز

ساز همرنگی ایران و علی

در عدالت در شجاعت منجلی

عزت و رأفت، شرف با عشق حق

کرد ایران را به مولا ملتحق

زین نشان ها که علی در جام داشت

نام ایران را جهان بر  بام داشت

حالیا ایرانیان با یک نوا

در کنار رستم و سهرابها

بر علی و عون و بر عباسها

صید دَرّ سازیم چون غواصها

اشک حسرت بر شجاعت  برسخا

اشک هامان درّ و یاغوتی بدان

بر حسین بن علی مرتضی

عشقمان و ملک مان و دین مان

شکوه ات « مشکات» چون بر دل نشست

چون برونش آردت آتش پرست
مشکات(عبدالحسین مشکانی سبزواری)