پاتوق بچه شیعه ها 2

صفای قدم بر وبچه های شیعه

پاتوق بچه شیعه ها 2

صفای قدم بر وبچه های شیعه

باید ازخودتان شروع کنید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندها

نکته خیلی مهم درباره کوفیان

دوشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۶:۵۶ ق.ظ
 شبهه: وهابی ها می گویند این شیعیان خودشان رفته اند امام حسین را کشته اند، حالا دارند بر سرشان می زنند که عجب غلطی کردیم. باید به اینها خندید که خودشان این جنایت را کرده اند و خودشان نیز دارند می گریند.

پاسخ: این درست نیست که میگویند مردم کوفه بی وفا بودند و مردم کوفه شیعه بودند.  مگر نه این که کوفه حرم اهلبیت  است، مگر نه این که کوفه حرم امیرالمومنین است، چقدر روایات داریم در مدح کوفه!ا

شیعه نیامد امام حسین را بکشد، شیعه که سیدالشهدا را نمی کشد، آنهایی که سیدالشهدا علیه السلام را کشتند پیروان عثمان بودند، اینها سنی بودند، آنهم نه سنی معمولی عثمانی ها بوند، عثمانی ها آمدند امام حسین علیه السلام را کشتد

کوفه دو قسمت داشته است، یک قسمتش محله ی بالا که دارالاماره آنجا بود،  و همه عثمانی بودند و همه سنی و از سنی های ناصبی. محله ی پایین هم شیعه بودند، آنجایی که مسجد کوفه است،

این شیعیان جنوب کوفه (محله پایین) اینها نه آمدند کربلا امام حسین علیه السلام را بکشند، و نه وقتی اسرا آمدند شادی کردند، بلکه اینها عزا گرفتند، آنهایی هم که آن جنایت ها را کردند همه همین عثمانی های کوفه بودند و بعدهم جنوب کوفه با اینکه اقلیت بودند، بعد از جریان عاشورا، ریختند و تمام آنها را قتل عام کردند و از کوفه بیرونشان کردند، خلاصه در جریان کربلا کسی را سراغ نداریم که شیعه باشد و آمده باشد کربلا با امام حسین علیه السلام بجنگد.

مواظب باشید که ما خودمان آب به آسیاب دشمن نریزیم. خیلی وهابی ها اینها را در دنیا پخش کردند علیه ما شیعیان و حرفهای خودمان را می گیرند و مویدش می گذارند و این بخاطر این است که ما تاریخ را مطالعه نمی کنیم و از این حرفها می زنیم، یعنی مواظب باشید شیعه را متهم به قتل امام حسین علیه السلام نکنید، عثمانی ها بودند که امام حسین را کشتند.
برگرفته از سخنان استاد احمد عابدی

هویت کوفیان در زمان امام حسین علیه السلام :
درست است که آن دسته از مردمانی که برای کشتن امام حسین علیه السلام به کربلا آمده بودند از أهالی کوفه بودند، اما در آن زمان دیگر در کوفه شیعه ای که در تشیع خود شهرتی داشته باشد وجود نداشت. چون زمانی که معاویه به حکومت رسید زیاد بن أبیه را بر کوفه حاکم نمود و او نیز هر شیعه ای را که می شناخت مورد تعقیب قرار داد و آنها را مورد کشت و کشتار و هدم و غارت قرار می داد و یا دستگیر کرده و به حبس و زندان می فرستاد تا این که در شهر کوفه، دیگر شخصی که به شیعه بودن شهرت داشته باشد وجود نداشت.
پس درحقیقت طبق آن چه که در مصادر تاریخی آمده شیعیان در کوفه تنها عده کمی از جمعیت 15000 نفری کوفه را تشکیل می دادند؛ که بسیاری از ایشان در زمان معاویه تبعید شده و یا به زندان افتاده و عده بسیاری نیز به شهادت رسیده بودند. بسیاری از ایشان نیز به خاطر مشکلات فراوان به شهرهای دیگر هم چون: موصل، خراسان و قم پناهنده می شدند؛ عده زیادی از ایشان نیز مانند: بنی غاضره می خواستند به یاری امام بشتابند که سربازان عبید الله بن زیاد مانع شدند.
ابن أبی الحدید معتزلی در این باره می گوید:
معاویه بعد از سال خشکسالی، نامه ای به یکی از کارگزاران خویش نوشت مبنی بر این که هر کس چیزی از فضایل ابو تراب (امیر المؤمنین علیه السّلام) و خاندان او نقل کرد، در مقابل او هیچ مسئولیتی بر عهده شما نیست. (به این معنا که: هر اتفاقی برای این شخص افتاد و شما هر بلایی به سر او آوردید جایز است) از این رو سخنرانان در هر کوی و برزن و بر فراز هر منبری علی را لعن کرده و از او بیزاری می جستند و به او و اهل بیت او دشنام می دادند؛ و بیچاره ترین مردم در آن زمان، مردم کوفه بودند؛ زیرا شیعه علی علیه السلام در آن شهر زیاد بود؛ معاویه، زیاد بن سمیه را حاکم کوفه و هم زمان شهر بصره را نیز تحت امر او ساخت. و او به دنبال شیعیان می گشت ـ او شیعیان را می شناخت، زیرا در زمان خلافت علی علیه السلام از طرفداران او بود ـ پس ایشان را حتی زیر هر سنگ و کلوخی هم که بودند می یافت و به قتل می رساند و یا تهدید به قتل می کرد؛ و دست ها و پا ها را جدا کرده و چشم ها را کور می کرد؛ و ایشان را بر تنه های درخت خرما به دار می کشید؛ و یا از عراق بیرون می کرد؛ تا جایی که کسی از شیعیان شناخته شده در عراق باقی نماند.
شرح نهج البلاغة، ج11، ص 44 ـ النصایح الکافیة، محمد بن عقیل، ص 72.
طبرانی در المعجم الکبیر با سند خود از یونس بن عبید از حسن نقل نموده است:
زیاد شیعیان [حضرت] علی [علیه السلام ] را مورد تعقیب قرار می داد و در صورت دست یافتن به آنها از دم تیغ می گذراند، و چون این خبر به حسن بن علی [علیهما السلام ] رسید فرمود: خدایا او را به مرگی منحصر به فرد مبتلا ساز، که قتل و مرگ کفاره او می باشد.
المعجم الکبیر، طبرانی، ج 3، ص 68 ـ مجمع الزوائد، هیثمی، ج 6، ص 266.
هیثمی بعد از نقل این خبر می گوید:
این روایت را طبرانی نقل کرده و رجال آن صحیح است.
هم چنین ذهبی در سیر أعلام النبلاء می گوید:
أبو الشعثاء گفته است: زیاد نسبت به کسانی که با خواسته های او مخالفت می ورزیدند از حجاج بن یوسف نیز خون ریز تر بودند.
حسن بصری می گوید:
به [امام] حسن بن علی [علیهما السلام ] خبر دادند که زیاد شیعیان علی [امیر المؤمنین علیه السّلام] را در بصره مورد تعقیب قرار داده و می کشد، حضرت او را نفرین نمود و گفته شده: او مردم کوفه را جمع کرد تا اعلام برائت و بیزاری از أبی الحسن [امیر المؤمنین علیه السّلام] را به آنان عرضه نماید، که در همین وقت سال 53 هـ. او مبتلا به بیماری طاعون شد.
سیر أعلام النبلاء، ج 3، ص496.
ابن أثیر در الکامل می گوید:
زیاد أولین کسی بود که در سلطنت خود بیش ترین سخت گیری ها را به عمل آورد، و برحکومت و فرمانروایی معاویه تأکید ورزید، و سیف خود را از نیام برکشید، و به مجرد ظن و گمان به کسی او را دستگیر می نمود، و بر اساس شبهه عقاب می نمود، و مردم از او خوف و ترس شدیدی داشتند؛ مگر این که بعضی به بعضی دیگر امن بدهند.
الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج 3، ص450.
ابن حجر در لسان المیزان می نویسد:
زیاد شخصی آگاه بود، و سیاست را خوب می دانست، و از عقلی وافر برخوردار بود، و از شیعیان علی بود که او را به ولایت امارت قدس می نمود، اما زمانی که به معاویه پیوست شدیدترین و سخت گیرین ترین مردم بر علیه خاندان و شیعیان [حضرت] علی [علیه السلام ] شد، و او همان کسی بود که در قتل حجر بن عدی و همراهانش نقش به سزایی داشت.
لسان المیزان، ابن حجر، ج 2، ص 495.
از مجموع مباحث گذشته مشخص گردید که در زمان واقعه کربلاء دیگر شیعه ی شناخته شده ای در کوفه باقی نمانده بود که بخواهد در جنگ با امام حسین علیه السلام شرکت کرده باشد، پس چگونه می توان ادعا که شیعیان کوفه قاتل امام حسین علیه السلام بوده اند؟
و هیچ ناظر منصفی نمی تواند بگوید: این شیعیان بودند که برای امام حسین علیه السلام نامه نوشته و او را دعوت نمودند، چرا که معروف ترین نویسند گان نامه اشخاصی هم چون: شبث بن ربعی و حجار بن أبجر و عمرو بن حجاج و غیره بودند که هیچ کس نگفته اینها شیعه بودند.

تغییر هویت کوفیان از زمان خلفای سه گانه:
بسیاری از روایات و کلمات تاریخی را می بینیم که به خوبی دلالت می کند که ایشان از طرفداران خلفای قبل از امیر مومنان علی علیه السلام بوده اند از آن جمله می توان به ماجرای ذیل که آن را بسیاری از مولفین کتب تاریخی روایت کرده اند اشاره کرد: که وقتی امیر مومنان علی علیه السلام خلافت را در کوفه به دست گرفتند خواستند یکی از بدعت های عمر ـ نماز تراویح ـ را ریشه کن نمایند؛ لذا به امام حسن علیه السلام دستور دادند که به مسجد رفته و مانع مردم شوند اما تا حضرت با این عمل مخالفت نمودند، مردم صدا به اعتراض بلند کرده که:«وا عمراه، وا عمراه» به دنبال آن حضرت امیر علیه السلام فرمودند: «قل لهم صلوا» به آنان بگویید به هرنحوی که می خواهند نماز بخوانند .
روایت شده است که عمر در ماه رمضان شب هنگام بیرون آمد و در مسجد چراغ هایی را دید ؛ سؤال کرد: این چیست؟ به او گفتند: مردم برای نماز مستحبی جمع شده اند (و نماز را به جماعت بخوانند)؛ عمر گفت: این کار بدعت است، اما بدعت خوبی است. پس همان گونه که مشخص است خود اعتراف کرد که این کار بدعت است و رسول خدا شهادت داده اند که هر بدعتی گمراهی است. و از امیر المؤمنین علیه السلام روایت شده است که وقتی در کوفه گرد ایشان جمع آمدند ، و از حضرت خواستند که برای ایشان امامی قرار دهد که با او نماز مستحب ماه رمضان را بخوانند ، ایشان را از این کار منع کرده و ایشان را آگاه نمود که این کار بر خلاف سنت رسول خداست ؛ آنها امیر مومنان علیه السلام را رها کرده و خودشان گرد هم جمع شدند و یکی را جلو انداختند ( تا امام جماعت شود ) ؛ پس حضرت امام حسن مجتبی را به نزد ایشان فرستادند ؛ حضرت وارد مسجد شدند در حالی که شلاقی به همراه داشتند؛ وقتی مردم ایشان را دیدند فرار کرده و فریاد می زدند ای وای سنت عمر از بین رفت!!!
شرح نهج البلاغة ابن أبی الحدید از علمای اهل سنت، ج 12، ص 283 ـ وسائل الشیعة (الإسلامیة) مرحوم حر عاملی از علمای شیعه، ج 5، ص 192، ح 2.
این ماجرا به حدی گسترده بود که حضرت در ضمن خطبه ای مفصل می فرمایند: من از شورش عمومی و نیز از بر هم خوردن پایه های حکومت اسلامی در کوفه ترسیدم!!! این خود بیان گر آن است که بیشتر مردم کوفه از طرفداران خلیفه دوم بودند و این با شیعه بودن مردم کوفه آن هم سال ها قبل از واقعه کربلاء منافات دارد.
امیر مومنان خطبه ای خوانده و در آن خدا را حمد و ثناء گفته و سپس بر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم درود فرستادند؛ سپس فرمودند:...
خلفای قبل از من کارهایی انجام دادند که در آن با رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم مخالفت کردند و در آن بنای مخالفت با رسول خدا را از روی عمد داشتند. پیمان او را شکسته و سنت او را تغییر دادند؛ و اگر مردم را بر ترک آنها وادار نمایم و آنها را به جایگاه خود بازگردانم و به آنچه در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بود لشکر من از گرد من پراکنده شده و تنها باقی می مانم و یا با عده کمی از شیعه ام که برتری من و وجوب امامت من از کتاب خدا و سنت رسول خدا - صلی الله علیه وآله وسلم ـ را می دانند.
... قسم به خدا که مردم را دستور دادم که در ماه رمضان غیر از نماز واجب را به جماعت نخوانند و ایشان را آگاه نمودم که خواندن نماز مستحبی به جماعت بدعت است؛ پس عده ای از لشکریان که همراه من جنگیده بودند ندا دادند: ای اهل اسلام سنت عمر تغییر کرد!!! ما را از نماز مستحبی در ماه رمضان باز می دارند!!!
و ترسیدم که بر من از سمت لشکرم شوریده همان گونه که از این امت تفرقه و اطاعت از امامان گمراهی و دعوت کنندگان به سوی آتش دیدم.
الکافی، شیخ کلینی، ج 8، ص 58، ح 21
همان طور که در این روایت صحیح آمده است، حضرت حتی در زمان خویش شیعیان را اقلیت کوفه می دانند!!!

کوفه خالی از شیعیان:
از معروف ترین افرادی که در تومار قاتلین امام حسین علیه السلام آمده اسامی این افراد به چشم می خورد:
عمر بن سعد بن أبی وقاص و شمر بن ذی الجوشن و شبث بن ربعی و حجار بن أبجر و حرملة بن کاهل و سنان و...
و در این بین نمی توان حتی یک نفر معروف به شیعه أهل بیت علیهم السلام را یافت. و تمام افراد نام برده شده بالا نه به تشیع و نه به موالات و دوستی امیر المؤمنین علیه السّلام شناخته شده اند.
کوفه پایگاه حنفیان:
وقتی در کتب اسلامی و فقهی با این عبارت مواجه می شویم که « هذا رای کوفی» یعنی: این از نظرات اتباع ابو حنیفه است. این نشان می دهد که چند سال بعد از شهادت امام حسین علیه السلام کوفه مرکز احناف شده است و این خود با شیعه بودن اکثر مردم این شهر در گذشته آن منافات دارد.

قاتلان از شیعیان آل ابی سفیان!
بعد از فحص و تتبع فراوان در کلمات و فرمایشات امام حسین علیه السلام در کربلاء و خُطبه آن حضرت در باره آن قوم جنایت کار و احتجاجات آن حضرت بر علیه آنان هرگز با تعبیری بر خورد نکردیم که حضرت آنان را از شیعیان و یا موالین خود و یا پدر بزرگوارش امیر المؤمنین علیه السّلام دانسته باشد و حال آن که جا داشت اگر چنین می بود آن حضرت به عنوان راهی که می توانست احتمال تأثیر در قلوب آنان را بیش تر سازد با این تعبیر آنان را خطاب فرماید که: شما که از شیعیان و محبین و پیروان پدر و یا خود من هستید پس چرا حال این گونه به جنگ و نبرد با من بر خواسته اید؟ همان گونه که این کلام در کلمات و تعابیر غیر آن حضرت هم دیده و یا شنیده نشده که آن گروه را با این تعبیر توصیف نموده باشند. و این خود دلیل واضحی است بر این مطلب که این قوم شیعه اهل بیت علیهم السلام نبوده اند.
بلکه بالعکس در تعبیری که آن حضرت در لحظات آخر خطاب به آن قوم جنایت پیشه فرمودند مطلب دیگری را ثابت می کند.
امام حسین علیه السلام در روز عاشوراء آنان را با تعبیر شیعه آل أبی سفیان معرفی می فرماید:
وای بر شما ای پیروان أبو سفیان! اگر دین ندارید و از روز معاد نمی هراسید، لا اقل در دنیا آزاد مرد باشید و آن گونه که می پندارید به حسب و نسب خود که عرب هستید باز گردید.
مقتل الحسین، خوارزمی، ج 2، ص 38 ـ بحار الأنوار، ج 45، ص 51 ـ اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 45.

تعبیرات به کار رفته از سوی قاتلان:
از تعبیرات به کار رفته در روز عاشوراء خطاب به امام حسین علیه السلام به خوبی می توان پی برد که آیا این گروه، از چه قوم و قماشی بودند؟ از شیعیان آن حضرت یا از دشمن ترین دشمنان وی؟!!
قاتلان آن حضرت در آن روز به حضرت خطاب می کردند و می گفتند:
این جنگ و قتال ما با تو از روی دشمنی و عداوت با پدرت علی بن ابی طالب است.«إنما نقاتلک بغضاً لأبیک» یعنی: ما از روی بغض و کینه ای که با پدرت علی بن ابی طالب داریم با تو به جنگ و نبرد برخاسته ایم. ینابیع المودة، قندوزی حنفی، ص 346.
حال با این تعبیر آیا می توان گفت: که قاتلان آن حضرت در روز عاشوراء از شیعیان امیر المؤمنین و امام حسین علیهما السّلام بوده اند.
و یا بعضی دیگر را می بینیم که این تعبیر را خطاب به امام حسین علیه السلام دارند:یا حسین، یا کذّاب ابن الکذّاب.
ای حسین ای درو غ گوی فرزند دروغ گو!
الکامل، ابن أثیر، ج 4، ص 67.
و یا در جای دیگر خطاب به امام حسین علیه السلام این جمله را گفتند:
یا حسین أبشر بالنار.
ای حسین تو را بشارت باد به آتش دوزخ.
الکامل، ابن أثیر، ج 4، ص66 ـ البدایة والنهایة، ج 8، ص 183.
شخص دیگری خطاب به امام حسین علیه السلام و اصحابش این گونه گفت:
إنها لا تُقْبَل منکم.
این نمازی که شما ها می خوانید مورد قبول خداوند واقع نمی شود.
البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج 8، ص 185.
و بسیاری از جملات و عبارات دیگر که به خوبی از حقد و بغض و کینه با أمیر المؤمنین و امام حسین علیهما السلام و أهل بیت علیهم السلام دارد.

اعمال و جنایات، گویای هویت قاتلان:
این قوم نه تنها از شیعیان و موالیان امام حسین علیه السلام نبوده اند، بلکه از دشمن ترین دشمنان آن حضرت بوده اند، چرا که آن حضرت و اهل بیت و حتی طفل شیر خواره آن حضرت را از جرعه ای آب محروم ساختند و با همین حال به شهادت رساندند و پیکر های مطهر شهدا را با سُمّ ستوران پایمال نموده و سر از بدن ها جدا ساخته و زن ها و فرزندان آن حضرت را به اسارت گرفتند و اموال آنان را به غارت بردند و ده ها جنایت دیگر که از دشمن ترین دشمنان نیز انتظار ارتکاب آن نمی رفت؛ چه رسد به این که این اعمال از شیعیان سرزده باشد.
ابن أثیر در تاریخ خود می گوید:
عمر بن سعد خطاب به لشکریانش فریاد زد: چه کسی حاضر است با اسب خود پیکر حسین را لگد مال کند. این جا بود که ده نفر از سپاه او که از جمله آنها إسحاق بن حیوه حضرمی ـ کسی که جامه و پیراهن آن حضرت را نیز به غارت برد و بعد ها به بیماری برص و پیسی مبتلاء شد ـ آمده و پیکر حسین را با اسب هایشان آن قدر لگد کوب کردند که سینه و پشت با هم یکی شد.
الکامل، ابن أثیر، ج 4، ص80.
همو در جای دیگر می گوید:
تمام اموالی که متعلق به [امام] حسین [علیه السلام ] بود به غارت برده شد. شلوار آن حضرت را بحر بن کعب و روپوش ابریشمی آن حضرت را قیس بن أشعث، که به همین علت از آن به بعد به «قیس قطیفه» اشتهار یافت و نعلین (کفش های) آن حضرت را أسود أودی به سرقت برد. و نیز شمشیر آن حضرت را مردی از قبیله دارم برد أخذ، و عده ای به جامه سرخ رنگ و بعضی اشیاء قیمتی آن حضرت تمایل نموده و غارت کردند، و نیز هر آن چه متعلق به زنان بود را به یغما بردند تا جایی که اگر زنی می خواست جامه ای را بر تن کند از پشت سر آن را می ربودند.
الکامل، ابن أثیر، ج 4، ص 79.
ابن کثیر از أبو مخنف نقل می کند:
سنان و بعضی دیگر لیف خرمای آن حضرت را غارت نمودند، و تمام أموال و ما حصل و هر آن چه که در خیمه آن حضرت بود را بین خود تقسیم کردند و حتی لباس های زنان را به غارت بردند.
عمر بن سعد آمد و گفت: همه بدانند! کسی اجازه ندارد متعرض این زنان شود و یا این جوان را بکشد، و هر کس کالا و یا متاعی از اینان به غارت برده به آنان بازگرداند. راوی می گوید: به خدا سوگند! هیچ کس چیزی از اشیاء به غارت رفته را برنگرداند.
البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج 8، ص190.
حال با این اعمال و رفتاری که از کسی جز انسان کینه توز و شقی و پست و دشمن ترین دشمنان سر نمی زند باز هم می توان گفت: قاتلین آن حضرت شیعیان او بوده اند؟!
اسامی افراد گویای هویت قاتلان:
اگر کسی دلایلی که تا کنون گفته شد را در شیعه نبودن حاضران در کربلاء نپذیرد و اصرار به شیعه بودن آنان داشته باشد آیا در رابطه با آمرین و حکم فرمایانی که باعث و بانی این حادثه شدند چه می خواهد بگوید؟! آیا افرادی که اسامی بعضی از آنها در ذیل می آید نیز از شیعیان و محبین امیر المؤمنین علیه السّلام و امام حسین علیه السلام هستند؟!! افرادی هم چون:
یزید بن معاویة ـ عبید الله بن زیاد ـ عمر بن سعد ـ شمر بن ذی الجوشن ـ قیس بن أشعث بن قیس ـ عمرو بن حجاج زبیدی ـ عبد الله بن زهیر أزدی ـ عروة بن قیس أحمسی ـ شبث بن ربعی یربوعی ـ عبد الرحمن بن أبی سبرة جعفی ـ حصین بن نمیر ـ حجار بن أبجر.
و نیز عده ای دیگر که اسامی آنها در زیر می آید و در جریان واقعه کربلاء و به شهادت رساندن آن حضرت و اصحابش مباشر و مستقیم وارد صحنه شده بودند. افرادی هم چون:
سنان بن أنس نخعی ـ حرمله کاهلی ـ منقذ بن مره عبدی ـ أبو الحتوف جعفی ـ مالک بن نسر کندی ـ عبد الرحمن جعفی ـ قشعم بن نذیر جعفی ـ بحر بن کعب بن تیم الله ـ زرعة بن شریک تمیمی ـ صالح بن وهب مری ـ خولی بن یزید أصبحی ـ حصین بن تمیم و غیره...
با مراجعه به حوادث کربلاء در روز عاشوراء صحت ادعا ی ما ثابت می شود.

گفتار یزید در هویت قاتلان:
خود یزید بن معاویه که نوک پیکان اتهام را به سوی خود می دید هرگز نگفت: این شیعیانش بودند که حسین را کشتند. در حالی که اگر چنین دروغی در آن زمان کمترین خریداری می داشت حتما در گفتن آن لحظه ای درنگ نمی کرد. بلکه او مسئولیت شهادت امام حسین علیه السلام را به عهده عبید الله بن زیاد والی و فرماندار کوفه می اندازد؛ تا شاید به این وسیله بتواند قدری از بار ننگ و گناه خویش بکاهد.
ابن کثیر و ذهبی و غیر این دو نوشته اند:
زمانی که عبیدُ الله بن زیاد [امام] حسین [علیه السلام ] و اصحاب او را به قتل رساند و سر های آنان را برای یزید فرستاد، ابتدا یزید از این عمل شاد و خرسند شد، اما طولی نکشید که از کشته شدن آنها نادم شده و همواره می گفت: اگر من احتمال اذیت آنان را می دادم اجازه این کار را نمی دادم، وحسین را همراه خود در این مکان فرو می آوردم و به خواست او فرمان می دادم، و حتی اگر با این کار به من توهین صورت می گرفت من این کار را برای حفظ حرمت رسول الله صلّی الله علیه و آله وسلّم و رعایت حق او انجام می دادم، خدا لعنت کند ابن مرجانه یعنی عبید الله بن زیاد را که او حسین را به عسر و حرج و اضطرار کشانید، و از او خواست تا از همان جا که آمده بازگردد، یا به سوی من آید و با من بیعت نماید، یا به یکی از سرحدات و مرزها برود. اما حسین از این کار امتناع ورزید و در نتیجه ابن زیاد او را به قتل رسانید، و با این کارش مرا مورد بغض و کینه مسلمانان قرار داد و در دل ها تخم دشمنی مرا پاشید.
سیر أعلام النبلاء، ج 3، ص 317 ـ البدایة والنهایة، ج 8، ص 35 ـ الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 87.
اگر چه این گفتار در ابتدای تحقیق مورد نقد قرار گرفت اما در این قسمت فقط به این نکته توجه داریم که یزید هم نگفت: شیعیان حسین را کشتند بلکه ابن زیاد را در شهادت آن حضرت دخیل می داند.

صف بندی در کربلاء گویای هویت قاتلان
در دسته بندی های همان زمان نیز به صرف این که کسی در جبهه آن حضرت حضور می یافت از شیعیان او محسوب می شد و به کسی که در صف مقابل او بود هرگز چنین تعبیری اطلاق نمی شد. به عنوان مثال زهیر بن قین که ابتدا عثمانی مذهب بود و از آن حضرت گریزان بود اما وقتی که در سپاه آن حضرت قرار گرفت او را به عنوان شیعه آن حضرت خطاب کردند.
تاریخ طبری در مورد زهیر می نویسد:
زهیر به عزره گفت: ای عزره خداوند او را پاک گردانید و هدایت نمود؛ پس از خدا بترس که من از خیر خواهان توام؛ تو را به خدا قسم می دهم که مبادا از کسانی باشی که گمراهان را در کشتن جآنهای پاک یاری کنی! وی پاسخ داد: ای زهیر! ما تو را از شیعیان این خاندان نمی شناختیم (ولی امروز تو را در صف شیعیان او می بینیم) در حالی که تو عثمانی مذهب بودی!!!
تاریخ طبری، ج 4، ص 316.

پس این که در برخی از کتاب های تاریخی آمده است: که چون کوفیان برای آن حضرت نامه نوشتند و آن حضرت را به کوفه دعوت کردند این نوعی بیعت با آن حضرت به حساب آمده و آنان را در زمره شیعیان قرار می دهد و از این رو نتیجه گرفته اند که: قاتلان آن حضرت شیعیان او بوده اند..
در پاسخی که بالاتر بیان شد بطلان این سخن آشکار گشت اضافه بر این که ایشان این عمل را تنها بدین سبب انجام دادند که آن حضرت را از صحابه رسول خدا بلکه بهترین صحابه در آن زمان و نوه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم می دانستند؛ و از سوی دیگر بی مبالاتی های یزید و اوصاف دیگری که در بالا در باره شخصیت یزید گفته شد را از او دیده و یا شنیده بودند لذا می خواستند با این عمل خود در رویه عمل حاکم اسلامی تغییر ایجاد نمایند و این دعوت و بیعت به این معنا نبود که آن حضرت را به عنوان امام سوم و معصوم قبول داشته باشند و به این جهت لیاقت آن حضرت را برای خلافت بیشتر از دیگران بدانند.

بنا بر این می توان گفت که مردم کوفه در زمان امیر مومنان و امام حسین علیهما السلام دو گروه بودند:
1- شیعه به معنی خاص: یعنی به دوست داشتن اهل بیت و دشمنی با دشمنان ایشان اعتقاد داشتند.
شیعه از این قبیل هرگز در لشکر عمر سعد که با امام حسین علیه السلام جنگید حضور نداشته است. زیرا شیعیان این چنینی یا در کنار حضرت و در سپاه او حضور داشته و تا پای جنگ جنگیده و نهایتاً به شهادت رسیدند و یا در زندان عبیدالله و یزید و دیگر نقاط تحت سیطره حکومت وقت به سر می بردند و یا تحت محاصره و ممنوعیت جهت پیوستن به سپاه امام حسین علیه السلام بودند و یا بعد از شهادت حضرت به کربلا رسیده اند. و یا اساسا تا بعد از وقوع واقعه کربلاء از عزیمت امام حسین علیه السلام به کربلاء بی خبر بوده و بعد از شهادت با خبر شده اند.
2- شیعه به معنی عام: یعنی به اهل بیت علاقه مند بودند اما به دشمنی با دشمنان ایشان اعتقاد نداشتند. ایشان همان گروهی هستند که امامت الهی اهل بیت را و سایر شروط تشیع را قبول نداشتند؛ که ممکن است عده ای از ایشان در لشکر عمر سعد و یزید حضور داشته اند.
لعن الله امة اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت و لعن الله امة دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها و لعن الله امة قتلتکم و لعن الله الممهدین لهم بالتمکین من قتالکم. برئتُ الی الله و الیکم منهم و من اشیاعهم و اتباعهم و اولیائهم...و اکرمنی بک ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله

  • علی حسنوند

نظرات  (۱۶)

سلام.خییییلی وقته به وبلاگم سر نزدی ها!!!!
حتما من باید بیام؟؟؟!!!!
وبلاگتم قشنگ تر شده!!!
سلام.منظور از بی وفایی کوفیان،بی وفایی در همراهی کردن و پشتیبانی کردن هست،نه بی وفایی به علت شرکت در جنگ با امام (ع)
سلام ممنون از این که سر زدین
لینک شدین
با هر اسمی که میخاین لینکم کنید
سلام علیکم
در صحت و مستند بودن فرمایشان استاد عابدی نمی توان شک کرد
ولی در جواب باید استدلال کرد
شایسته است مستندات این فرمایش نیز ذکر شود تا در جواب و اسکات خصم و یا حداقل اطمینان بخشی به دوستان از مستندات استفاده شود.

پاسخ:
پاسخ:
با سلام وتشکر
مستندات د ر ادامه مطالب گنجانده شد.مطالعه فرمایید
یاعلی
برادر، عمر سعد و شمر و زیاد و اینها یه جورایی به حضرت علی علیه السلام مربوطند. ضمن اینکه یه جورایی این جواب یعنی ما در تاریخ ایت اله منتظری ها و امثالهم را نداریم.
پاسخ شبهه اگر چه دارای نکات جالبی بود، ولی پذیرفتنی نیست. ما شیعه علیه شیعه در تاریخ زیاد داشته ایم. همانطور که مسلمان علیه مسلمان داشته ایم و

پاسخ:
پاسخ:

پاسخ خیلی مفصل تر ازآن است که بیان شد ولی همه نه حوصله اش را دارند ونه توان درک و نه من اطلاعات کافی دارم واین پیام برای ایجاد انگیزه مطالعه است و جلوگیری از بیان سخنان اشتباه وبدون مدرک
بحث دیگر این است که هر کس به علی علیه السلام مربوط باشد شیعه نیست .چه ربطی دارد که مربوط بوده اند.مگر هرکس مربوط بوده است شیعه است.
از طرفی چه بسا کسانی در تاریخ باشند که نامشان هم شیعه باشد و در حادثه هم حاضر بوده باشند ولی آن شیعه با این شیعه ای که ما الان میگوییم متفاوت است. در آن زمان شیعه به کسانی میگفتند که صرفا اهل بیت را دوست داشتند نه این که اصول مذهب شیعه را پذیرفته باشند.پس بحث ما الان درباره معنای حال حاضر شیعه است نه هر معنایی از شیعه.
درباره منتظری اولا شما باید ثابت کنی که منتظری حتی در حد سربریدن امام حسین هم حاضر بود اقدام کند واز طرفی ضرورت وجود افرادی مثل منتظری باعث نمیشه گناه اصلی کربلا را بندازیم گردن افرادی مثل او به فرض وجود چندان زیاد هم نیستند ونباید بگوییم همه افراد حاضر مثل او وبده اند . مگر در هر عصری چقدر از شیعه ها چنین هستند و آیا همه افراد قاتل امام حسین آنها بوده اند؟شیعه علیه شیعه تا چه حد؟ تا حد قتل امام معصوم؟.


در آخر این پیام فقط میخواست هشداری دهد به این که همه اش شعار ندهید که شیعیان امام حسین را کشتند بلکه اول مطالعه کنید بعد حرف بزنید .یعنی بیشتر د رمقام ایجاد تردید بود تا ددر مقام اثبات چون مقام اثبات مستندات زیاد میخواهد که د راین کوتاه نمیگنجد
با سلام ولی به نظر من اصلن نیازی به اینهمه توضیح نبود چون که تعریف واژه شیعه شبهه را برطرف میکند. شیعه پیرو امامان معصوم است بنا براین اگر هم کسی به جنگ امام حسین رفته و خود را شیعه نامیده دروغ گفته است که شیعه است.(چون معنای شیعه پیرو امام است)

پاسخ:
پاسخ:
سلام بحث به این سادگی هم که شما فکر میکنید نیست
وقتی انها شایعه کنندکه کوفه شیعه بوده اند واز طرفی گفته شودکه کوفیان امام را کشتند ان وقت وهابی ها میگویند شما شیعیان خائن ودمدمی مزاج هستید وحتی حاضرید امام خود را از ترس یا برای پول بکشید.اینجا بحث شیعه حقیقی یا شیعه ظاهری نیست به هر حال اگر هم ظاهرا آنها شیعه بوده باشند حرف وهابی ها درست است

سلام/ همین گونه است.از تعداد 72تن یاران امام حسین علیه السلام 41نفر از اهالی کوفه بودند یعنی بیشترین فراوانی/ یک نفر ترک ایرانی بود/4الی 5 نفر از اهالی مدینه/ 5نفر از مکیان/6نفر ازیمن/و پاره های تن پیامبر از بنی هاشم
جواب این شبهه سطحی داده شده و شبهه را بیشتر میکند.!
پس آن شیعیانی که از کوفه نامه نوشتند و بعد امام حسین ع را تنها
گذاشتند چه میشود؟
عثمانی ها با اتکا به این سست ایمانی شیعیان چنین رفتاری کردند و الا
چنین اتفاقی نمی تفتاد و یا از شدت ان کم میشد.
ضمن اینکه اشتباهات شخصیت های ختص شیعه مثل قاضی شریح که نقش اساسی در
ماجرای هانی و مسلم داشت مگر شیعه نبوده و قاضی که امیرالمونین حکم قضاوت
به او داده و شخصیت های دیگر شیعه نیز هم چنین که جای بررسی بیشتر دارد
من جواب این شبهه را نمیدانم ، و نیاز به تحقیق بیشتری است . اما اگر
شیعه اشتباه کرده ، باید اشتباهش را بپذیرد و از تکرار ان جلوگیری کند نه
اینکه فرافکنی کند

پاسخ:
پاسخ:
سلام تمام کسانی که از امام دعوت کردند شیعه نبودند برخی شیعه بودند برخی از یزید خوششان نمی آمد برخی صرفا خاطرات حکومت حضرت علی را داشتند واز آن مدل حکومت خوششان می آمد وبرخی دیدند همه دارند نامه مینویسند اینها هم نوشتند تا از قافله جا نمانند وبرخی هم فقط جوگیر شدند
درست است که تعدادی از شیعیان عهد شکنی کرده اند و یاری نکردند ولی عهد شکنی و کشتن امام از دو مقوله هستندهرچند عهد شکنی زمینه کشته شدن امام است ولی با اینکه خود شیعیان کشته باشند متفاوت است
شریح قاضی قطعا شیعه نبود ه هرچند از طرف حضرت علی منصب داشته است. این که چرا شریح مقام داشته است هم باید مطالعه شود. حضرت علی نتوانست حکومتی که میخواست تشکیل دهد نه فرصتش را پیدا کرد ونه جنگها اجازه داد ودر چنین حکومتی همه افراد صاحب منصب مورد تایید نیستند.... و خلاصه تلنگری بود که بیشتر مطالعه کنیم
ولی باز من فکر می کنم قسمت حداقل قابل توجهی از افراد حاضر در کربلا محب اهل بیت بوده اند و به دلیل حرامخواری و ترس و ... جلوی امام حسین ع ایستاده اند و جنگیده اند. به هر حال شیعه با شیعه در تاریخ، زمانهایی جنگیده و خواهد جنگید. این پاسخ که آنها شیعه نبوده اند، جای طرح خیلی مباحث دیگری را باز میکند. به هر حال نکته قابل توجه خوبی بود که در کوفه دو قشر بوده اند. و حتاتر اینکه کوفیان تنها کسانی بودند که برای امام دعوتنامه فرستادند

پاسخ:
پاسخ:
درکتاب تاملی در نهضت عاشورا نوشته آقای رسول جعفریان کوفیان را به پنج دسته تقسیم میکند .بهترین کتابی که من در زمینه کربلا خوانده ام این کتاب بوده

آیا دوازده هزار نفری که با مسلم بیعت کرده بودند جزو عثمانیها بودند که
او را رها کردند؟
آیا امثال شبث بن ربعی که خودشان برای امام حسین علیه السلام نامه نوشتند
بعدا خودشان جزو قاتلان ایشان نشدند؟
آیا فرزدق به امام حسین علیه السلام نکفت که که مردم کوفه دلهایشان با تو
است اما شمشیرهایشان علیه تو؟
آیا این افراد عثمانی بودند؟
بله. مختار نامه خیلی از حقایق را نگفت.

اگر شامیها حسین علیه السلام را شهید کرده اند این قدر درد بزرگ نبود.

شهید مطهری صریحا می گوید " "مردم کوفه شیعه امام کش بودند"
البته عثمانیهای کوفه هم همراهشان بودند اما آن سی هزار نفر فقط عثمانیها نبودند!!
امام حسین به آنها گفت مگر شما برایم نامه
ننوشتید؟

اما آنها جواب نداشتند . انکار هم نکردند!

امام سجاد علیه السلام وقتی گریستن مردم کوفه را برای اسیران دید فرمود
:" این ها بر عزیزان ما می گریند؟ پس چه کسی آنها را کشته است؟"
این حرف حق است. به جای انکار عبرت بگیریم و دلیل تاخیر ظهور را بدانیم. .
اتفاقا دلیل گریه ما برای امام حسین علیه السلام برای خودمان است نه شخص ایشان.
این ماییم که باید به یاد آوریم چه کرده شیعه که خود را به درد غیبت دچار
کرده است.

حرفهای این افراد که می خواهند صورت مساله را پاک کنند باور نکنید.
اینها فقط صورت مساله را پاک کرده اند

پاسخ:
پاسخ:

ممنون از این که وقت گذاشتید و پاسخ دادید امیدوارم همیشه با نظرات و انتقاداتون کمکم کنید
اما خوبه به نکاتی که ادامه مطلب اومده توجه کنید درباره
هویت کوفیان در زمان امام حسین علیه السلام
سلام علیکم با احترام به اطلاع می رساند شهادت حضرت سیدالشهدا خون خدا ووارث همه پیامبران نه به دست سنی بود ونه سلفی آن زمان بود بلکه رژیم پلید بنی امیه شجره خبیثه وبه فرمایش امام حسین علیه السلام فتنه بزرگ برای اسلام بود که هدف معاویه ویزید برانداختن اسلام بود ولاغیر و کودتاعلیه اسلام نبوی وعلوی .پس یک مسلمان شیعه پیرو اهل بیت نباید دشمن اصلی را فراموش کند شما چطور در دام دشمنان اسلام که قصد از بین بردن اسلام را دارند می افتید و به اختلافات شیعه وسنی دامن می زنید ما نباید احساساتی شویم عموم اهل سنت دوستدار اهلبیت عصمت وطهارت هستند بروید در کردستان عزا داری شافعی ها ودر میان حنفی ها ببینید چطور دشمن بنی امیه هستند چون دستور قرآن به دوستی با اهل بیت است مگراینکه کسی که همچون بنی امیه، عثمانی باشد ودشمن اسلام نبوی واهل بیت علیهم السلام.

پاسخ:
پاسخ:
سلام بر برادر عزیزم

درباره این که این حرفها صرفا احساسات باشد با شما موافق نیستم
این که بنی امیه در راس این فاجعه بوده اند هیچ حرفی نیست ولی به هرحال یک سپاه بزرگ سرباز آنها بوده اند وبه عنوان بخشی از تاریخ نادیده گرفتن این افراد و عدم تحلیل شخصیت اونها بخشی از تاریخ رو نادیده گرفتن است
از سویی الان دشمن وهابی داره تلاش میکنه قتل رو به گردن خود شیعه ها بندازه و بنی امیه رو تبرئه کنه من برای این که اکثریت اهل کوفه در زمان شهادت امام شیعه نبوده اند بلکه از تابعان بنی امیه بوده اند میتونم مستنداتی براتون بفرستم و در انتهای مطلب خواهم آورد

اما بحث این که برای حفظ وحدت شیعه وسنی حرف نزنیم رو اصلا موافق نیستم
ما باید به سمت وحدت بریم ولی معنی اون دست کشیدن از عقاید خودمون وعدم بیان حقایق تاریخی نیست
اگر اینطور بود اولین کاری که باید میکردیم این بود که عزاداری ایام فاطمیه رو تعطیل کنیم چون در این عزاداری ها ما به صراحت قاتلان حضرت زهرا را خلفا معرفی میکنیم که نه تنها سنی هستند بلکه رییس سنی ها هستند
مانمیتونیم بریا این که به وحدت خدشه ای وارد نشه حقایق تاریخی رو پنها کنیم البته من با کسانی که در جلسات عمومی به خلفا و عایشه توهین میکنند مخالفم ولی دلیل نمیشه که ما حتی حاضر بشیم بگیم که شیعیان امام حسین رو کشتند و این تحریف رو بپذیریم

در ادامه مطلب در باره هویت کوفیان در زمان امام آمده
سلام
حقیقت تلخ و زجر آور که کل محرم را برای آن گریستیم جهل شیعیان آن زمان هست که امام معصوم هم مستقیم به آن اشاره کردند باید با تاسف گفت امام (ع) را شیعیان و منتظرانش کشتند این مطلب که برادر عزیزمان نوشته ساده اندیشی است و خلاف متن تاریخ است بنده یک سوال واضح دارم و آن این هست که اساسا چه کسانی امام (ع) را دعوت کردند عثمانی ها ؟ ثانیا آنها کخه دعوت کردند مگر ندیدند می خواهند امام (ع) را بکشند چرا همان وقت جلو این فاجعه عظمی را نگرفتند حقیقت چیز دیگری است که امام (ع) در ظهر عاشورا فرمودند که مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان حقیقت را بپذیریم و بر آن تاسف شدید بخوریم و هواسمان باشد که سفیر امام زمان (عج) در میان ما با تحمیل رای ها کشته نشود و این همان تعبیر کل یوم عاشورا و کل ارض کربلاست
التماس دعا

پاسخ:
پاسخ:
سلام دوست عزیز شما هم که حرف وهابی ها را تکرار کردی من این مطلب را فرستادم که از این حرفها نزنید
مدرک شما بریا این حرفتان چیست؟ ادعا میکنید که شیعیان بودند که این کار را کردند حالا باید مدرک بیاروید کدام جمله امام این حرف را نشان داده؟متن موثق تاریخ را بیاورید
تمام کسانی که از امام دعوت کردند شیعه نبودند برخی شیعه بودند برخی از یزید خوششان نمی آمد برخی صرفا خاطرات حکومت حضرت علی را داشتند واز آن مدل حکومت خوششان می آمد وبرخی دیدند همه دارند نامه مینویسند اینها هم نوشتند تا از قافله جا نمانند وبرخی هم فقط جوگیر شدند
از طرفی بد عهدی کردن با سر بریدن امام فرق دارد با به اسارت بردن فرق دارد کوتاهی کردن در ممانعت از یک کجنایت با انجام دادن یک چنایت فرق دارد
بله آنها که در کربلا حاضر شده بودند اسمشان مسلمان بود ولی آیا اسمشان شیعه هم بود؟
در ادامه مطلب مستنداتی هست در براه این که مردم کوفه در زمان ام حسین چه قشری بودند
حالا حتما باید آسمون ریسمون ببافیم تا از گیر تهمت ها در بریم. لطفا کمی راجع به نفاق پنهان و دنیاطلبی خاموش در درون انسان مطالعه کنید. شیعه بودن برگ ضمانت برای عدم ارتکاب به گناه نیست. خداوند تو قرآن میفرماید: قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا...
شیعه یعنی آن کسی که مو به مو تابع ولی خودشه. اگر جز این بود به استناد همین آیه اصلا ایمان نداره و فقط تظاهر کرده.
اشکال این حرّاف ها اینه که مذهب رو لباس و آرم لباس میدونن و نه التزام عملی به اون...
شماهم با این صغراکبراها مردمو الکی خوش نکنید. همه پیام عاشورا اینه که: ای مردم! صف خودتونو با باطل و حبّ دنیا مشخص کنید وگرنه به راحتی کوفیان شیعه نما قاتل ولی خدا هم میشید؛ یا اگه خیلی شانس بیارید جزء توّابین خواهید شد!

پاسخ:
پاسخ:
سلام تمام بحث این بود که تلنگری زده شود ویکی مثل شما به این راحتی نگوید شیعه ها امام حسین را کشتند .شما ابتدا باید این مطلب رو ثابت کنید بعد تحلیلش کنید. اصل این مطلب درست نیست.وگرنه این حرف شما ظلم بزرگی به تعداد زیادی از شیعیان میشه. درسته که شیعه ها کم کاری کردند ولی آیا امام کشی هم کردند؟ شما در مقابل این حرف مسول هستید و اگر تحقیقات تاریخی شما ثابت کرد عیب نداره و در قیامت حجت دارید وگرنه چه جوابی دارید . از اون طرف وهابیت میخواد با این حرف تقصیر رو به خود ما برگردونه وبنی امیه رو تا حدی مبرا کنه شما نباید صرفا به یک جنبه نگاه کنید
از این که حساسیت به خرج دادید و نظر دادید ممنونم
با سلام دوست عزیز خیلی وبلاگ به راهی داری از اون مداحیت خوشم اومد و اگه اجازه داشته باشم می خواستم این مطلبت رو بزنم تو وبلاگم.
اگه ما رو قابل بدونی و یه ندا بدی با افتخار لینکت می کنم .
در ضمن وبلاگم رو تازه درست کردم و هر پیشنهادی داشتی با جان و دل گوش میدم

پاسخ:
پاسخ:
سلام اختیار دارید
شما هم لینک شدید
وبلاکت قشنگ بود.به ما هم یاد بدید چطوری از این کارها بکنیم
سلام

در موردش یک مقاله خوب هست!
http://f.manmote.com/pdf/afsane-emam-koshi-salemi.pdf
وب سایت ایمیل

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی