امام و امامت در تکوین و تشریع (معرفی ودانلود کتاب)
امام و امامت در تکوین و تشریع
دانلود نسخه PDF |
دانلود نسخه word |
|
اصغر طاهرزاده
نوبت چاپ: اول چاپ: پردیس/معنوی
تاریخ انتشار: 1389 لیتوگرافی: شکیبا
قیمت: 3500 تومان حروفچین: گروه فرهنگی المیزان
شمارگان: 3000 نسخه ویراستار: گروه فرهنگی المیزان
طرح جلد: گروه فرهنگی المیزان صحافی: دی
کلیه حقوق برای گروه المیزان محفوظ است
مراکز پخش:
1- گروه فرهنگی المیزان تلفن: 7854814- 0311
2- دفتر انتشارات لبالمیزان همراه: 09131048582
فهرست مطالب
مقدمه. 9
مقدمه مؤلف... 11
متن روایت... 21
جلسهی اول معنی امام در قرآن.. 27
جایگاه امامت در قرآن. 31
ابراهیم(ع) و تاریخسازی.. 35
امامت؛ مژدهی بزرگ.. 38
جلسهی دوم امامت و وحی فعل خیر. 41
تفکیک مقام امامت از مقام نبوت.. 43
مقام تکوینی امام. 48
جلسهی سوم مقام امام فوق انتخاب مردم. 55
امام و ملکوت اشیاء 56
ضرورت وجود امام. 62
نقطهی امید. 65
جلسهی چهارم برکات وجود امام و ضرورت آن.. 69
امام؛ زمام دین. 72
امام؛ عامل نجات از تحریف.. 78
برکات حاکمیت امام معصوم. 81
جلسهی پنجم امام؛ عامل جهتدهی به اسلام و مسلمین 89
نزدیکی به عصمت امام(ع) 92
جلسهی ششم امام؛ عالیترین آرمان.. 103
فرهنگ امامت و امید به آینده. 105
برکات نظر به حاکمیت معصوم. 107
امام و هدایت از مهالک.. 112
امانتدارِ رفیق.. 115
جلسهی هفتم امام و جوابگویی به تمام ابعاد انسانی 119
نیاز بشر به حجت خدا 121
برکات امام. 127
امام؛ عامل نجات جامعه از نفاق.. 133
جلسهی هشتم جایگاه مقام موهبی امام. 137
امام؛ یگانهی روزگاران. 140
امام و علم غیر اکتسابی.. 146
جلسهی نهم امام و جوابگویی به عالیترین نیاز در نظام احسن 151
غیر اعتباریبودن امامت.. 159
جلسهی دهم امام؛ مظهر هدایت کامل الهی... 165
آفات غفلت از خدای هادی و ربّ قادر 165
هدایتگری امامان(ع) بر اساس حقیقت قرآن. 171
کاملترین یگانگی بین رسول خدا(ص) و امامان(ع) 173
جلسهی یازدهم امام و علم لدنّی... 181
ضرورت وجود امام. 183
کشف راز یا نفی راز؟. 185
پیامبران و امامان و تجهیزات خاص... 188
علمی فوق علم زمانه. 192
جلسهی دوازدهم خصوصیات رهبران الهی... 197
تاریخ بدون حاکمیت امام. 197
جایگاه علم امام. 201
امام و تواناییهای خاص... 204
جلسهی سیزدهم رهبران الهی و تواناییهای خاص 209
ظرائف توحید تشیع. 213
الطاف خاص الهی در زمان غیبت.. 218
حدیث طارق.. 225
اهلالبیت(ع) و زمانشناسی... 241
تا مقام شهادت و فنا 243
مهمترین برکت در شناخت اهلالبیت(ع) 245
اهلالبیت(ع) و وقتشناسی.. 247
بهترین عمل. 249
نقش روح زمانه. 251
برکات شناخت روح زمانه. 258
معجزهی بزرگِ رعایت حق.. 262
ماوراء تلاشها 268
راز تأخیر پیروزی.. 274
از کجا شروع کنیم؟. 277
آفات غفلت از حقّ اهلالبیت(ع) 281
مقدمه
باسمه تعالی
1- سلسله مباحث «جایگاه حقیقت نوری امام در هستی» در صدد است تا نظرها را متوجه حقیقت بزرگی بنماید که خداوند برای هدایت بشریت اراده کرده است و به جایگاه قدسی امام نظر دارد، جایگاهی که امام از آن جایگاه انسانها و جامعه را مدیریت میکند، آنهم مدیریتی که تکوین و تشریع در آن هماهنگ است و اعتباریاتش ریشه در حقایق دارد.
2- باید بهخوبی روشن شود که «خداشناسی واقعی» وقتی محقق میشود که انسانها بتوانند در آینهی تمامنمای جمال انسانهای کامل، با «الله» مأنوس شوند و این موضوع ابتدا در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل بیت(ع)» مورد بحث قرار گرفت و در این سلسله مباحث سعی شده با وسعت بیشتری مورد مداقّه قرار گیرد.
3- روایت مربوط به حقیقت نوری اهلالبیت(ع) طوری است که نمیتوان با هر عقلی با آن روبهرو شد و لذا یا عدهای از کنار آن میگذرند و یا خیلی سطحی با آن برخورد میکنند و در نتیجه بشریت از معارف و رازهای بزرگی محروم میشود. در این سلسله مباحث سعی شده حداقل عظمت موضوع تبیین گردد و به معارف عالیهای که توجه به این روایات در پی دارد توجه شود.
4- مباحث در سه جلد تنظیم شده و بهتر است به ترتیبی که تنظیم شده، یعنی ابتدا کتاب «حقیقت نوری اهل البیت(ع)»، سپس کتاب «امام و مقام تعلیم به ملائکه» و پس از آن کتاب «امام و امامت در تکوین و تشریع» مطالعه گردد. در عین حال هرکدام میتواند جداگانه مورد مطالعه قرار گیرد زیرا هرکدام از مباحث به روایت یا روایات خاصی نظر دارد که وجهی از حقیقت آسمانی مقام امام را مطرح میکند و سعی شده تا با دقت بر روی روایات مورد بحث، نکات ظریفی از موضوع امامت در هستی تبیین گردد و در نتیجه إنشاءالله سؤالات اساسی عزیزان در این موضوع جواب داده شود.
امید است خوانندگان محترم با توجه به نکتهی اخیر یعنی کسب معارف عالیهای که قواعد عالم قدس را تبیین میکند، با کتابها مأنوس گردند و بیش از پیش تصوری صحیح از تمدن اسلامی به معنای واقعی آن که مقدمهی ظهور حاکمیت امام معصوم(ع) و اتحاد عالَم تکوین با عالَم تشریع است بهدست آورند.
گروه فرهنگی المیزان
مقدمۀ مؤلف
باسمه تعالی
1ـ امامتِ مطرح در اعتقاد شیعه رویکردی است به حقیقتی آسمانی که در صدد است تمدن زمینی را مطابق نظم آسمانی بسازد و امام شیعیان آنچنان حضوری در عالم هستی دارد که نه تنها چنین امری را ممکن میسازد بلکه آن را ضروری میداند زیرا موجب شکوفایی سرمایهی درونی تکتک افراد امت میگردد تا جایی که شخصیت افراد انعکاسی از شخصیت امام خود خواهد شد.
2ـ چشم برداشتن از نقش حضور تکوینی واسطهی فیض عالم بر امور تشریعی بشری، فاجعهی بزرگی است که هنوز بشر به آن فاجعه واقف نشده و به همین جهت راز شکستهای خود را در جای دیگری جستجو میکند در حالیکه بعد از شکست مارکسیسیم و لیبرالیسم زمان آن فرا رسیده تا به کمک سخنانی که امامان شیعه در راستای امر امامت فرمودهاند، بشریت متذکر راز شکستهایش بشود.
3ـ بشریت در طول تاریخ نسبت به مدیریت صحیحِ جامعهی خود ناکام مانده و علت آن ناکامی غفلتی است که از توانایی خدا دادی انبیاء و امامان دارد و فکر کرده بدون آنها میتوان امور جامعه را بگذراند، در حالی که باید بشر به این شعور برسد که «همان خدایی که برای او شریعت آورده مدیرانی نیز برای امور اجتماع پرورانده است تا مطابق شریعت الهی بشریت را جلو ببرند» و انسانها به واقع در دو امر مهم نبوت و امامت به خود وا گذاشته نشدهاند.
4ـ آنچه باید در روایات مربوط به امامت دنبال شود، توجه به جهت باطنی مقام اهل بیت(ع) است. بسیار فرق است که با این نوع روایات بهطور سطحی برخورد شود یا اینکه سعی کنیم از همان سطح عالی که روایات مطرح شده به آنها توجه شود، یعنی به جای آنکه مطلب را آن قدر پایین بیاوریم که چیزی از آن نماند، دستمان را به آن بدهیم و بالا برویم تا حقیقت جدیدی از معارف الهی بر قلب ما منکشف شود و لازمهی چنین برخوردی همت مضاعف است.
5 ـ نظر به وسعتِ حضور امامان در هستی نه تنها عامل نمایش راه گستردهای است که انسانها میتوانند طی کنند بلکه موجب میشود تا روشن شود امامان از چه افقی بشریت را هدایت مینمایند و چرا شیعه معتقد است مقام هدایتگری امامان فوق مرگ آنها همواره فعّال است و در هیچ حالی از صحنهی زندگی بشر خارج نیست.
6 ـ خداشناسی واقعی وقتی محقق میشود که انسانها بتوانند در آینهی تمام نمای جمال انسانهای کامل با «الله» مأنوس شوند و راهیافتن به چنین نگاهی را با نظر به آیات تامّهی الهی پیدا کنند وگرنه در بیراههها به دنبال خدا میگردیم و همچون وَهّابیها با خدای ذهنی و انتزاعی زندگی میکنیم که هیچگونه تجلی بر قلب ما نخواهد داشت.
7 ـ شیطان نتوانست در جمال خلیفةالله، اسماء الهی را بنگرد و از آن طریق در تجلیات جامع اسماء، به خدا سجده کند، بهانه آورد که میخواهد فقط به خدا سجده نماید ولی از درگاه انس با خدا محروم شد. هرکس با نظر به خود نتواند وَجه الله را در جمال امامان معصوم(ع) بیابد، راه شیطان را طی خواهد کرد و حقیقتاً از انس با خدا محروم خواهد شد. آری؛ وقتی راز رجیمبودن شیطان معلوم شود، راه ارتباط با خلفاء الهی نمایان میگردد.
8 ـ مدیریت جامعه بر اساس فرهنگ امامت موجب میشود تا ذهن افرادِ جامعه گرفتار انواع نظریهها و سلیقهها که عامل غفلت از یگانگی در مقصد و مقصود میباشد، نگردد.
9ـ وقتی فهمیدیم امام، امینی رفیق و پدری شفیق و ناصحی مشفق است، میفهمیم خداوند برای سرپرستی بشریت هدیهی بزرگی را تدارک دیده تا شرایط عالیترین شکل زندگی در زمین فراهم گردد.
10ـ در صورتی مدیران با جان انسانها دم سازند که از غیر خدا مستغنی باشند و با انسِ کامل با خداوند خدمت به مردم را ادامهی عشقبازی با خدا بدانند و در آن صورت اگر سنگ جفایی از طرف مردم به آنها برسد از آنجایی که جهان را منور به دوست میبینند، میدانند باید از سر رحمت از بیوفاییها بگذرند و دلخوش باشند به دولتی که راه آسمان را به سوی بشر گشوده است.
11ـ مدیریت و هدایت جهان بشری با فرهنگ امامت، ریشه در نوری دارد که از خداوند جدا شده، قسمتی از آن، نور محمد(ص) گشت و قسمت دیگر آن، نور علی(ع) شد و هدایتگری همهی انبیاء و اولیاء ریشه در این دو نور دارد و هر جا تاریخِ بشریت از این دو نور جدا شد، گرفتار ظلمات مدیران زمینی گشت. این است که نباید یک لحظه از مدیریت قدسی امام معصوم چشم برداشت که در آن صورت ظلمات را غلیظتر کردهایم و از سعادت خود دور خواهیم ماند و شب ظلمانیِ ما به صبح نمیانجامد.
12ـ باید متوجه بود که رسیدن به درجهای که مقام نوری اهل بیت(ع) در آن تصدیق شود، غیر از معرفتی است که روشهای کلامی در صدد ارائهی آن هستند تا حقانیت ائمه(ع) را برای مخالفان ثابت کنند که در جای خود کار پسندیدهای است، ولی فراموش نکنیم امام شناسی راه دیگری است و مقصد دیگری را دنبال میکند.
13ـ آنچه در این کتاب مورد توجه قرار میگیرد، تأکید بر این موضوع است که امامت یک حقیقت نفس الامری است در عالم وجود و نه یک حادثهی تاریخی، و به جهت حقیقت نفس الامری آن است که زندگی یک ملت را معنی میبخشد و مدیریت میکند و در راستای توجه به چنین جایگاهی برای امامت، گفته میشود «غفلت از سرمایهی امامتِ آسمانی، غفلت از اسلام است».
14- تأکید بر مقام غیبی رسول خدا(ص) و ائمهی هدی(ع) که توسط رسول خدا(ص) و سایر ائمه(ع) تبیین میگردد به این منظور است که اسرار بلند عالم غیب بر ما گشوده شود و متوجه جهان یگانهای باشیم که در مدیریت آن، روحهای بلندمرتبهای نقش دارند و میتوان به مدد آنها عالیترین شکل زندگی را برای خود رقم زد تا برکات زمین و آسمان به عالیترین شکل آن بروز کنند، چیزی که حضرت رضا در روایتی که در پیش دارید بر آن تأکید مینمایند.
15- تأکید بر مقام قدسی اهلالبیت(ع) موجب میشود تا جامعه از سطحینگری رهایی یابد و حیطهی اندیشهی خود را عالَم قدس و معنویت قرار دهد، عالمی که همسنخی کاملی با حقیقت انسان و یا نفس ناطقهی او دارد و متذکر مراتب وجودی نفس ناطقهی اوست، و موجب رفع حجاب بین انسان و عالم معنا میگردد.
16- گفته شده مقام اهلالبیت(ع) مرز بین امکان و وجوب است، تا از این طریق شئونات عالم الوهیت از یک طرف و شئونات انسان کامل از طرف دیگر تبیین شود و افقی که انسان میتواند به سوی آن سلوک نماید معلوم گردد و روشن شود چگونه ایمان به ولایت انسانهای کامل، دنیایی از شور و شعفِ بندگی را به همراه دارد، بهخصوص وقتی چنین کسانی امامت و مدیریت جامعه را به عهده داشته باشند.
17- نتیجهی عدم آگاهی از ساختار سلسله مراتب طولی جهان هستی، همین زندگی است که بشر امروز با آن روبهروست، در حالیکه آگاهی از سلسله مراتب طولی عالم هستی که انسان کامل به عنوان واسطهی فیض در رأس آن قرار دارد، ما را به دنیایی دیگر رهنمون میشود که به جای اهدافی کوتاهبینانه و سلطه بر عالم و آدم، متوجه سلطه بر نفس امّاره میشویم و گرفتار اموری که ربطی به هدف حیاتمان ندارد، نخواهیم شد.
18- در جامعهای که نظرها به مدیریت امام معصوم یعنی واسطهی فیض الهی معطوف شد، و پای ارادت به او در میان است، رابطهی نفس ناطقهی انسان با نور امام معصوم، رابطهی نوری خواهد بود و انسان تحت تأثیر آن نورِ برتر قرار میگیرد و مرتبهی وجودیاش شدیدتر میشود و این است معنی منورشدن به نور عصمت امام که برای طالبان ولایت ائمه(ع) محقق میگردد و در آن راستا قدمهای نفس ناطقه در مسیر بالفعلشدن فطرت شروع میشود.
19- در تفکیک بین مقام نبوت و امامت در پیامبران ابراهیمی(ع)، متوجه میشویم با ختم نبوت، امامت به عنوان یک ضرورتِ تاریخی و مقامی که بر ملکوت اشیاء احاطه دارد، ادامه مییابد و در کنار تبیین و اجرای شریعت، تصرفات تکوینی مقام امامت همچنان نیاز بشریت است تا جهانِ بشری بدون روح نباشد.
20- سیرهی ائمه(ع) همیشه اتحاد بین امت اسلامی بوده و نهایت تلاش را مینمودندتا مسلمانان در هر گروهی که هستند مقابل یکدیگر قرار نگیرند تا آنجایی که ملاحظه میکنید چهارهزار دانشمند از جهان اسلام اعم از شیعه و سنی در کنارِ امام صادق(ع) جهت اَخذ معارف اسلامی جمع میشدند و حضرت رضا(ع) با توجه به همین سیره در خطبهای که در پیش رو دارید جایگاه امامت را تبیین میکنند و در واقع یک بحث عالمانهای را پیش میکشند که از مبادی عقاید شیعه است، بدون آنکه بخواهند موضوع را به تعرض و دشمنی در مجموعهی امت اسلامی تبدیل کنند زیرا به تعبیر مقام معظم رهبری«حفظهالله»: «ایمان به مبادىِ خود و اصول و عقائدِ خود چیز بسیار خوب و پسندیدهاى است؛ پافشارى بر آن هم خوب است؛ اما این نباید از مرز اثبات به مرز نفى و همراه با تعرض و دشمنى و عداوت، تجاوز کند. برادرانى که در مجموعهى امت اسلامى هستند، احترام یکدیگر را حفظ کنند؛ عقاید خودشان را هم میخواهند حفظ کنند، حفظ کنند؛ اما احترام به دیگران، حدود دیگران، حقوق دیگران و حرمت افکار و عقاید آنها را نگه دارند و بحث و مجادله را براى مجالس علمى بگذارند. علما و اهل فن، میخواهند بنشینند مباحثات مذهبى کنند، بکنند؛ اما مباحثهى مذهبىِ عالمانه و در محفل علمى، با بدگوئى به یکدیگر در علن، در سطح افکار عمومى، در مخاطبهى با افکارى که قدرت تجزیه و تحلیل علمى ندارند، فرق میکند».[1]
در این کتاب سعی شده با توجه به رهنمود مقام معظم رهبری«حفظهالله» موضوع امامت مطرح شود تا در عین تبیین عقیدهی شیعه در مورد امامت جایی برای تعرض و دشمنی بین شیعه و سنی باقی نماند و با شرح سخنان حضرت رضا(ع) در مورد جایگاه امامت جهان اسلام به فکر فرو رود که چگونه اسلام و مسلمانی را ادامه دهد تا وعدهی رسول خدا(ص) محقق شود که فرمودند: «اَلْإسلامُ یعْلُو وَ لا یعْلی علیه»[2] اسلام همچنان به برتری میرود و هیچ دینی بر آن برتر نمیشود. و نیز جوانان شیعه متوجه باشند عقیده به حضور امام معصوم در مدیریت جامعه عقیدهای بسیار گرانقدرتر از آن است که بتوان ساده از کنار آن گذشت و تصور شود اتحاد بین شیعه و سنی به معنی همعرض دانستن اندیشهی تشیع با اندیشهی اهل سنت است که در آن صورت از اهمیت عمود خیمهی نظام اسلامی یعنی ولایت فقیه به شدت کاسته میشود و این خطری است که دشمنان انقلاب اسلامی مترصد ایجاد آن میباشند چون به این نتیجه رسیدهاند که با بودن ولایت فقیه هرگونه برنامهای جهت سرنگونی نظام اسلامی خنثی خواهد شد.
21- دشمنان نظام جمهوری اسلامی سالها است سعی دارند با تئوریهای به ظاهر علمی و با نظریهپردازیهای خطرناک نظام اسامی را فاقد مبنای قابل اعتماد معرفی کنند و اگر ما نتوانیم جایگاه ولایت فقیه را در سخنان امامان معصوم(ع) درست معرفی کنیم عملاً با دست خود بهانه به دست دشمن خود دادهایم. تحت عنوان «اصلاحات سیاسی» سعی دارند چنین القاء کنند که «جمهوری اسلامی» مردمسالاری نیست و همانند رژیم پهلوی یک حکومت مطلقه است که از توسعهی سیاسی به دور میباشد.[3] فرهنگ سیاسی شیعه را فرهنگ تابعیت معرفی میکنند تا نتیجه بگیرند آن فرهنگ استبدادپذیر و دموکراسیگریز است، ولی مقام امام و امامت را معرفی نمینمایند تا معلوم شود تبعیت از امام معصوم عین پیروی از عقل برتری است که انسان و جامعه را به شکوفایی میکشاند در حالیکه استبداد عامل سرکوبی عقل و فطرت است.
در تئوری «اصلاحات سیاسی»، جامعهی مدنی کعبهی مقصود به حساب میآید و نیروهای مذهبی، مخالفان آن معرفی میگردند و اینطور القاء میشود که رهبران مذهبی مخالف جامعهی نهادمنداند و تلاش میکنند با تودهایکردن جامعه به مقاصد خود برسند و تأکید رهبران به جامعهی مدینة النبی (ص) را ادامهی همان دیکتاتوری میدانند.
در نظریهپردازی اصلاحات سیاسی اظهار میشود رهبری مذهبی با جامعهی تودهای پیوند خورده و جامعهی ایدآل را تنها جامعهی سکولار معرفی مینمایند و نه جوامع دینی با آرمانهای خاص خود. حضور تودههای میلیونی جهت مشارکت در سرنوشت خود را شیوهای پوپولیستی میخوانند و آن را شبه دموکراسی و دموکراسی صوری میدانند و تنها جبههی اصلاحات را مظهر همهی خوبیهای تاریخ ایران بهحساب میآورند زیرا نظریهپردازان آن جبهه متن مردم را که در قالب ساکنان روستاها، شهرهای کوچک و طبقات پایین شهرهای بزرگ بهسر میبرند «توده» مینامند و توجه به آنها را «پوپولیسم» میخوانند و تنها طبقات متوسط به بالا شهروند محسوب میشوند و از نظر آنها دموکراسی زمانی حاصل میشود که در تصمیمگیریها آرمانهای طبقات بالا مدّ نظر قرار گیرد و عملاً اعضاء جبههی اصلاحات گونهای از قیممآبی برای خود قائلاند، و به این صورت نظام اسلامی را فاقد مبنای قابل اعتماد معرفی مینمایند و اینجاست که ضرورت طرح امامت آنطور که امام رضا(ع) معرفی مینمایند صدچندان میشود تا روشن شود نظام اسلامی به کدام عقل رجوع دارد و با چه مبنایی میخواهد خود را شکل دهد.
امید است با دقّت کامل در سلسله مباحثی که نظر به جایگاه اشراقی امام دارد بتوانید از برکات امامت که عهد الهی است با بندگانی خاص، بهرهمند گشته و از نفس امّاره آزاد و به نفس مطمئنه که نمونهی عینی آن امامان معصوماند، نایل گردید که گفت:
ما کشتهی نفسیم و بسا وقت برآید از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم
طاهرزاده
[1]- 25/12/1387
2- من لا یحضرهُ الفقیه، شیخ صدوق، ج 4، ص 335.
3- به کتابهای حسین بشیریه تحت عناوین «جامعهشناسی سیاسی» و «موانع توسعهی سیاسی در ایران» و «دیباچهای بر جامعهشناسی سیاسی ایران» یا به کتاب «عقلانیت و آیندهی توسعهیافتگی ایران» از محمود سریعالقلم رجوع فرمایید.
- ۹۲/۰۹/۲۰