ندید و رفت!
پنجشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۵۶ ب.ظ
کلیک کنید
ترسم که بیایی ومن آن روز نباشم
ای کاش که من خاک سر کوی تو باشم
هر کس به کسی نازد وماهم به تو نازیم
ای کاش که جان بر سر کوی تو ببازیم
دلدار منی یابن الزهرا تو یار منی یابن الزهرا
میخانه دگر جای من بی سر وپا نیست
روزیِِِِِ ِ من خسته چرا کرببلا نیست
تو دین منی یابن الزهرا آیین منی یابن الزهرا
ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن
رحمی به من سوخته ی بی سروپا کن
- ۹۲/۱۰/۲۶