چگونه به یقینن قلبی برسیم؟
برای کسب یقین به خدا کارهای زیر ضروری است:
1) توکل وتوسل
در این راه علاوه بر عزم راسخ و توبه از همه گناهان باید توسل و توکل بر خدا داشته باشیم و بدانیم که این عمل، عملی ممکن است و خداوند هم در این راه توفیق داده وهمواره ما را یاری خواهد کرد. وصد البته این کار بدون سختی و زحمت نیست هرچند که بعد از شروع، به مدد الهی سختی ها هموار خواهد شد.حضرت آیت الله بهجت(ره) می فرمایند: اگر این راه تا آخر، مشکل بود و به سهولت و رغبت، منتهی نمی شد، مورد تکلیف و ترغیب و تشویق از خالق قادر مهربان نمی شد. ( برگرفته ازکتاب به سوی محبوب )
تکیه بر تقوا ودانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
2) کسب معرفت و یقین عقلی (مطالعه و سوال کردن و مرور)
یقین دارای انواعی می باشد؛ یقین عقلی و یقین قلبی. یقین عقلی یعنی این که شما با عقل خود مطمئن شوید پدیده ای هست یا در آینده رخ خواهد داد. اما در یقین قلبی انسان با قلب خود به پدیده ای باور پیدا می کند.یقین عقلی مقدمه ات برای یقین قلبی بنا بر این شما اگر در پی یقین قلبی هستید باید ابتدا با مطالعه کتابهای اعتقادی وتفکر در هستی و آفرینش و مشاوره وسوال از اهل فن درباره خدا وسایر عقاید به یقین برسید و به شبهه ها ی خود پاسخ دهید. وهر زمان که سوال و شبهه جدیدی به وجود آمد باید پیگیری کرد وپاسخش را پیدا کنید.پس داشتن عقاید صحیح یقینی در این زمینه بسیار اهمیت دارد.
3) عمل به دانسته ها (عمل به واجبات و ترک محرمات)
خود یقین قلبی دارای مراتبی است که وابسته به عمل است و تا کسی به آنچه که یقین دارد عمل نکند به مرحله بعدی راه پیدا نخواهد کرد.در حقیقت نوعی بده وبستان بین علم و عمل وجود دارد و هرقدر که ما به دانسته های خود عمل کنیم بر دانسته های ما افزوده خواهد شد.
حضرت آیت الله بهجت (ره):
آنچه را که دانستیم، عمل نماییم و آنچه را که ندانستیم، توقف و احتیاط نماییم تا معلوم شود، هرگز پشیمانی و خسارت، در ما راه نخواهد داشت؛ این عزم اگر در بنده، ثابت و راسخ باشد، خدای بزرگ، اولی به توفیق و یاری خواهد بود. من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم یعلم (هرکس به دانسته خود عمل کند آنچه را نمیداند خدا به او یاد میدهد)... وخداوند در قرآن فرموده: والذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا (کسانی که در راه ما جهاد میکنند ما آنها را به سوی راههای خود هدایت میکنیم) آنچه می دانید، عمل کنید؛ و در آنچه نمی دانید؛ احتیاط کنید تا روشن شود؛ و اگر روشن نشد، بدانید که بعض معلومات را زیر پا گذاشته اید. .( برگرفته ازکتاب به سوی محبوب )بنا بر این باید پس از به دست آوردن عقاید صحیح مسولیت های دینی خود را تشخیص داده و عمل نماییم.
4) ذکر و تلقین(انجام واجبات و مستحبات)
انسان به گونه ای ساخته شده که برای یقینی شدن دانسته هایش نیاز به تلقین و ذکر دارد.پس از کسب عقاید صحیح باید ما آنها را دائما مد نظر داشته باشیم و به قلب خود القاء کنیم. این ذکر و تلقین می تواند زبانی باشد یا عملی . چون وقتی ما عمل به کاری می کنیم در واقع نوعی ذکر و تلقین هم محسوب می شود. مثلا تا ما خدارا قبول نداشته باشیم و به یاد او نباشیم جهاد نمیکنیم دعا نمی خوانیم. پس جهاد کردن و دعا خواندن هم ذکر عملی است .سایر کارها مثل کسب حلال و رفت و آمدها و عبادات و.....همه میتواند مصداق ذکر عملی یا زبانی هم باشند.حضرت آیت الله بهجت می فرمایند:
"از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز، و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه، در تعقیبات وغیرآنها؛ و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه؛ و زیارت علما و صلحاء و همنشینی با آنها، از مرضیات خدا و رسول(ص) است و باید روز به روز، مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد". ( برگرفته ازکتاب به سوی محبوب )یکی از مواردی که میتواند در تثبیت دانسته ها و ایجاد یقین موثر باشد شنیدن مواعظ از افراد اهل عمل و اهل تقوا است.
5) پرهیز از هرچیز منافی یقین (ترک محرمات ومکروهات)
هر مطالعه و نگاه و حرف و لمس و حرکتی که منافی با این دانسته های یقینی ما باشد به یقین ما لطمه میزند وما را از هدف دور خواهد کرد.این اعمال شما حرام ها و مکروهات میشود که باید از همگی پرهیز کرد.
سخن ایت الله بهجت در این زمینه: « عزم راسخ ثابت دائم بر ترک معصیت » قرار بدهد که مفتاح سعادت دنیویه و اخرویه است، تا اینکه ملکه بشود ترک معصیت؛ و معصیت برای صاحب ملکه، به منزله زهر خوردن برای تشنه است...... کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و استیحاش از عبادت و زیارات است؛ از این جهت است که احوال حسنه حاصله از عبادات و زیارات و تلاوتها، به سبب مجالست با ضعفا در ایمان، به سوء حال و نقصان، مبدل می شوند؛ پس، مجالست با ضعیف الایمان- در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آنها- سبب می شود که ملکات حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسده آنها را یاد بگیرد. ( برگرفته ازکتاب به سوی محبوب )
6) رعایت اعتدال
باید دقت داشته باشید که این مسیر یک مسیر کوتاه که در مدت کوتاهی باید طی شود نیست مسیری است برای همه عمر ومهم این است که انسان در این مسیر واقع شود.اگر کسی بخواهد با حرکت تند وافراط در عبادات خیلی زود به مقصد برسد نه تنها به مقصد نخواهد رسید بلکه ممکن است دور تر شود.
آنچه که در اسلام هست این است که طی زندگی روزمره خود و با انجام مسولیت های خانوادگی و اجتماعی خود در همین زندگی معمولی به خدا نزدیک شویم .در اسلام رهبانیت وجود ندارد، هم باید به روح رسیدگی کرد وهم به جسم. و دراین مسیراصلا نباید عجله کرد و عجله کردن مساوی است با نرسیدن وگاهی باعث اتفاقاتی میشود که راه را بسیار دشوار تر خواهد کرد.
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود/ رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
معرفی کتابدر این زمینه نکات بسیار مهم دیگری وجود دارد که درقالب این نوشته نمی گنجد.برای مطالعه بیشتر کتابی بسیار خوب در این زمینه وجود دارد به نام "به کجا؟ چگونه؟ "نوشته اقای محمد نوری عالم زاده که از اینترنت هم قابل دانلود است.بخش دوم این کتاب بسیار برای این بحث بسیارمناسب است.از آدرس زیر می توانید دنلود کنید.
http://s2.picofile.com/file/7913107739/be_koja_chegoone.doc.html
علی حسنوند
منبع:hhttp://shia-patogh.blogfa.com/post/349
- ۹۲/۱۲/۰۳
ممنون