این تفکر از طریق شاگرد ایشان به نام سید کاظم رشتی و شاگردش به نام شیخ محمد عابد و از او به شاگردش به نام سید علی محمد شیرازی که در زمان اواخر سلطنت محمد شاه می زیسته انتقال پیدا می کند. سید علی محمد شیرازی ادعای باب بودن میان مردم و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می نماید. از اینجا "فرقه بابیت" آغاز می شود و ایشان به "سید علی محمد باب" معروف می شوند. در زمان ایشان این فرقه توسعه پیدا کرده و گروهی از مردم به این فرقه گرایش پیدا می کنند. سید علی محمد باب نه تنها ادعای بابیت (واسطه بین مردم و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بودن) می نماید بلکه بر این اعتقاد است که اساساً امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در ایشان حلول کرده و به عبارت دیگر ایشان خود امام زمان است و به عبارت دیگر امام زمان در قالب سید علی محمد باب ظهور کرده است.
سید علی محمد باب در زمان ناصرالدین شاه 18 نفر طرفداران قرص و محکمی پیدا می کند که این گروه را "گروه حی" می نامند که جمع آنها با خود سید علی محمد باب می شوند 19 نفر که عدد 19 از نظر بابیت عدد مقدسی می گردد و به آن بسیار اهمیت می دهند. به عنوان مثال سال را 19 ماه و ماه را 19 روز اعلام می نمایند. در میان گروه حی یک نفر زن هم وجود داشته به نام زرین تاج که سید کاظم رشتی به او لقب "قره العین" داده و سید علی محمد باب به او لقب "طاهره" می دهد و در میان این گروه دو برادر وجود داشته به نامهای میرزا حسین علی نوری که سید علی محمد باب به او لقب "بهاء الله" داده و میرزا یحیی نوری که به او لقب "صبح ازل" می دهد.
جناب باب کتابی به نام "بیان" می نویسد و اعلام می نماید تمام کتابها حتی قرآن منسوخ است و همه باید کتابهای دیگر را کنار گذاشته و باید فقط به این کتاب مراجعه کنند بنابراین طرفداران او اقدام به از بین بردن قرآن ها می نمایند و به خاطر همین موضوع با عموم مردم مومن و مسلمان درگیری های شدیدی پیش می آید.
به خاطر همین درگیریها, کشتار و هرج و مرجی که در محل حکومت ناصر الدین شاه پیش می آید دستور میدهد سید علی محمد باب را دستگیر کنند او را دستگیر نموده و به شدت با فلک نمودن تنبیهش می نمایند به طوری که توبه می نماید و توبه نامه ای هم می نویسد در این زمان او کمتر از 30 سال داشته است. پس از آن او را آزاد می نمایند اما پس از سالها در زمان امیرکبیر بعلت ترویج این فرقه توسط سید علی محمد باب, ایشان را دستگیر مینمایند و هر چه می کنند توبه نمی کند و پس از مدتی زندانی کردن, ایشان را اعدام می نمایند. لازم به ذکر است که سید علی محمد باب در سال 1230 ﻫ ق متولد شده و در سال 1261 در سن 31 سالگی کشته می شود.
از دلایل رواج بابیت در زمان سید علی محمد باب این بود که فرقه ایشان امام زمان را ظهر یافته می دانستند و معتقد بودند که امام زمانشان دین جدید آورده و هر آنچه تا آن زمان بوده نسخ شده است لذا کتاب جدیدی نوشت و تا جایی که توان داشتند هرکس که روش آنها را قبول نمی کرد او را می کشتند. زرین تاج معروف به طاهره حجاب را برداشت و کلیه آداب مربوط به عبادت را منسوخ نمود. لذا با توجه به اینکه هم دینداری را بسیار آسان نمودند و فضای شهوت را به روی مردم باز گذاشتند و با تمام این حرفها این مردم اهل ائمه اطهار بوده و اهل هدایت و بهشت دانستند این فرقه در میان عامه مردم جذاب جلوه نمود و بسیاری از مردم به این فرقه گرایش پیدا کردند.
سید علی محمد باب وصیت کرد بعد از خود میرزا یحیی نوری ملقب به "صبح ازل" جانشینش شود که طرفداران او به "ازلیها" معروف شدند. پس از فوت ایشان بابیها به رهبری میرزا یحیی نوری حکم قتل ناصر الدین شاه را صادر کردند و اقدام به ترور ایشان نمودند اما از ترور جان سالم به در برد. پس از آن ناصر الدین شاه دستور به دستگیری آنها داد از طرف حکومت برای دستگیری آنها اقدام کردند که 45 نفر از آنان در مقابل حکومت مقاومت کردند که 23 نفرشان کشته شده و بقیه دستگیر شدند و به سرکردگی میرزا یحیی نوری به ترکیه تبعید شدند شاه ترکیه پس از تحقیق در مورد وضعیت آنها, تحت نظارت شدید به استانبول فرستاد و در همانجا آنقدر ماندند که به مرور زمان همه از دنیا رفتند و به این ترتیب ازلیها از بین رفتند.
پس از آنکه میرزا یحیی نوری اقدام به ترور ناصر الدین شاه گرفت و دستگیر و تبعید شد میرزا حسین علی نوری که سید علی محمد باب به او لقب "بهاء الله" داده بود اعلام نمود که برادرش میرزا یحیی نوری در روش خود اشتباه کرده و میرزا حسین علی نوری از این به بعد "باب" می باشد.
میرزا حسین علی نوری به عکا واقع در فلسطین امروز رفته و فرقه بهائیت را که همان برگرفته از بابیت بود راه انداخت. نام این فرقه را از لقب سید علی محمد باب گرفتند. میرزا حسین علی نوری کتابی به نام اقدس نوشت و کتاب بیان را کنار گذاشته و منسوخ اعلام کرد. امروزه محل استقرار بهائیت در عکا و حیفا واقع در فلسطین می باشد که قبر بیشتر بزرگانشان در آنجا دفن است.
بهائیها معتقدند بغیر از زن پدر با همه حتی خواهر می توان ازدواج کرد. آنها معتقدند نجس و حرام معنا ندارد , محرمات وجود نداشته , حجاب وجود ندارد و لواط اشکال ندارد. میرزا حسین علی نوری اعلام نمود پس از مرگش قبر او را قبله قرار دهند و به سمت او عبادت کنند. باب و بهاء و غیر از احسائی تمام روسای این فرقه مدعی سیادت , بابیت , مهدویت , نبوت و الوهیت بودند. بهاء الله علناً اعلام می کرد که اوست خالق هر چیز.
میرزا حسین علی نوری فرزند خود را به عنوان جانشینش معرفی کرد نام فرزند او عباس افندی بود انگلیس هم از زمان همین عباس افندی هوادار بهائیت شد چرا که این فرقه و ترویج تفکرات آنها را همسو با نیات و خواسته های خود در جهت بی محتوی کردن حقیقت دین اسلام و مذهب تشیع می دید. در زمان حکومت شاه مخلوع انگلیس این فرقه را در ایران بسیار ترویج کرد و کسانی مثل هویدا و بسیاری از بزرگان مملکت بر این فرقه بودند اما پس از انقلاب همه آنها از بین رفته و یا فرار کردند اما هنوز هم در قسمتهای مختلف کشور ایران این فرقه ها در حال فعالیت هستند.
خواندن کتابهای زیر برای شناخت هر چه بیشتر این فرقه مفید است :
کتاب سیری در کتابهای بهائیان نوشته سلطان زاده
کتاب ارمغان استعمار نوشته اشتهاردی
کتاب خاطرات صبحی نوشته فیض الله صبحی مهتدی (که زمانی منشی عباس افندی بود.)
تنظیم : بهرام محسنی نسب (Bahrammn@gmail.com )