بسم الله الرحمن الرحیم
گاهی با احادیثی مواجه میشویم که ثواب قرائت برخی سوره ها یا دعا ها را بیان کرده اند ولی باور این که واقعا خواند این سوره ها این ثوابها را دارد سخت است و با برخی اعتقادات ما سازگار نیست. مثلا میگوید اگر فلان دعا را بخوانی تا یک سال برای شما گناهی نوشته نمیشود. واقعا خواندن این سورها این ثوابها را دارد؟ آیا این احادیث درست هستند؟
برای یافتن پاسخ این سوالها باید به نکات زیر توجه کرد:
1) ثواب اعمال انسان ها مختلف مثل هم نیست.مثلا نمازهایی که افراد مختلف می خوانند ثواب یکسانی ندارد.نماز هر قدر خالصانه تر انجام شود و هرچه با حضور قلب بیشتر خوانده شود در کمال و رشد آن فرد تاثیر بیشتری خواهد داشت و ثواب بیشتری هم خواهد داشت. چه بسا گاهی برای یک نفر یک نماز باعث شود که مسیر زندگی اش را عوض کند و از طرفی چه بسیارند کسانی که از نمازهای بهره کمی میبرند. پس ثواب اعمال ظاهرا یکسان هم برای افراد مختلف و در شرایط مختلف یکسان نیست.چه بسا قرائت یک سوره برای یک نفر با شرایطی که دارد آنقدر موثر باشد که باعث بهشتی شدن او شود ولی برای فرد دیگر به خاطر گناهان و موانعی که درست کرده هیچ تاثیری نداشته باشد.
2) برخی از ثواب های گفته شده برای سوره ها ودعاها به اندازه ای غلوّ آمیز است که جعلی بودنش واضح است. پس برخی از این ثواب ها که گفته شده اند درست هستند(البته با شرایط و قیود) و برخی دیگر نادرست. در کتاب البیان آقای خویی آمده است که بر خی به جهت ترغیب مردم به قرائت قرآن دست به جعل حدیث می زده اند وافرادی را ایشان نام برده است که همگی از اهل سنت هستند وفردی که خودش اعتراف به این مطلب نموده نیز از اهل سنت است. پس برخی از احادیثی که دراین موضوع در منابع اهل سنت آمده ساختگی است.والبته همه این احادیث جعلی نیستند.
3) احادیث اگر بخواهند معنای درست و واقعی خود را بیابند باید با توجه به سایر معارف وآیات و احادیث معنا شوند و. هیچ گاه یک حدیث به تنهایی و صرف نظر از سایر معارف دینی معنای خود را نشان نمی دهد. حتی درمورد بعضی احادیث اگر بخواهیم فقط به ظاهر آنها بسنده کنیم قطعا معنای باطلی پیدا خواهند کرد. مثلا در حدیث داریم «هر کس بعد از نماز جمعه سوره حمد را یک مرتبه و سوره ناس و فلق را هفت مرتبه بخواند... و هر کس بگوید: اللهم اجعل صلواتک و صلوات ملائکتک و انبیاءکعلى محمد و آله... تا یک سال گناهى بر او نوشته نمىشود».
همین حدیث اگرقرار باشد به صورت مطلق صحیح باشد، به معناى آزاد بودن شخص تا یک سال است که هر گناهى را انجام دهد، و به طور یقین این معنا صحیح نمىباشد؛ زیرا فلسفه دعاها و مناجات براى نزدیک شدن انسان به خداوند و دورى از معاصى و گناهان است. چگونه مىتواند خواندن یک دعا، مجوزى براى انجام گناهان و دور شدن از خداوند و رحمت الهى باشد؟
پس اگر این حدیث را بدون در نظر گرفتن معارف اسلامی و قواعد عقلی وبی هیچ قید و شرطی در نظر بگیریم قطعا معنای غلطی از آن برداشت می شود.
بله اگر کسى این صلوات را در روز جمعه (که روز بسیار پرفضیلتى است و ثواب اعمال چندین برابر است) انجام دهد، ثواب عظیمى به او عطا مىشود و اگر قصد جدی بر ترک گناه داشته باشد و توسل و توکل حقیقی به خدا کند توفیقى پیدا مىکند که تا مدتى به گناه آلوده نشود. البته تصمیم فرد در ترک گناه بسیار مهم است.پس این گونه روایات بعد از فهم معنای واقعی آن، ناظر به کسی است که بقیه آداب دعا و وظائف دینى را رعایت کند.
4) برای این که به حدیثی عمل شود باید ببینیم که سند آن چقدر اعتبار دارد و محتوای آن چقدر با معارف سازگار است وآیا حدیثی دیگر با آن متعارض است یا نه و....پس صرف نقل درکتب روایی باعث صحت حدیث نمی شود. البته علماء در مورد سند احادیثی که دلالت بر استحباب اعمال می کنند سخت گیری زیادی ندارند (این عدم سخت گیری هم بر اساس دستور اهل بیت است و معروف است به قاعده تسامح در ادله سنن) علما انجام این اعمال را با امید به ثواب و رجا در رسیدن به ثواب جایز می دانند . چه بسا خواندن این سوره ها تاثیرات اساسی در سعادت برخی افراد به خاطر شرایط آنها داشته باشد و خدا ثواب های گفته شده را با قرائت این سوره به آنها بدهد چون خداوند فوق العاده کریم و مهربان است. ولی آنچه مهم ویقینی هست این است که هدف از نزول این آیات بهرمندی و بکار بستن در میدان عمل و همچنین تفکر و تدبر در این آیات است.
5) نکته آخر این که برای انسانیت و متدین بودن مهم تر از همه کسب و داشتن عقاید درست و در مرحله بعد عمل به واجبات وترک محرمات وبعد از این ها انجام مستحبات وترک مکروهات .قطعا اگر قرائت سوره ای به تنهایی باعث شقاوت وسعادت بود باید جزو واجبات قرار می گرفت ومراجع تقلید که متخصصان تشخیص واجب و حرام هستند باید آن را در توضیح المسائل می آوردند.همین که قرائت سوره ای در روز خاص از طرف خدا واجب نشده است نشان میدهد از جهت اهمیت همانند واجبات و محرمات نیست.واگر حدیثی عملی مستحبی را ملاک شیعه بودن معرفی می کند باید پس از بررسی سند و محتوای حدیث ببینیم آن حدیث در چه شرایط و برای چه فرد یا افرادی بیان شده و منظور از کلمه شیعه در آن حدیث چه بوده است.
علی حسنوند
منبع:http://shia-patogh.blogfa.com/post/355